Majmūʻah maqālāt-i hunar va akhlāq: Persian 1398

فلسفه اخلاق امروزه از پر نشاط‌ ترین و پر كاربرد ترین حوزه‌ های پژوهش فلسفه است و دامنه‌ ای بسیار گسترده یافته که همچنان در حال گسترش است و البته بحق نیز چنین است؛ زیرا آدمی در هر مقام و موقعیتی كه باشد، در هر عرصه و رشته‌ ای كه اشتغال داشته باشد نمی‌ تواند فارغ از فكر و ذكر اخلاق باشد. گویی باید هر فعل و پیشه‌ ای برای آن كه ارج و اعتبار راستین خود را داشته باشد، به هالۀ اخلاق نیز آراسته شود. در حوزۀ دانشِ فلسفۀ اخلاق یا به تعبیر دیگر اخلاق‌ شناسی، چهار نوع پژوهش می‌ توان تشخیص داد: ١- اخلاق توصیفی؛ ٢- اخلاق هنجاری؛ ٣- روان‌شناسی اخلاق؛ و ٤- فرا ‌اخلاق که در این مجموعه با ارائه مقالاتی تحت عناوین ذیل به اهم این موضوعات پرداخته شده است: امکان بازکشف امر اخلاقی در تجربه زیباشناسانه؛ نسبت «زیبایی» و «ارزش» در فلسفۀ جورج سانتایانا؛ کارکرد روایت در تعمیق اخلاق فضیلت؛ بررسی رویکرد اخلاقی سارتر به ادبیات؛ مناسبات هنر و اخلاق در نقد قوۀ حکم کانت؛ نسبت هنر و تباهی اخلاقی دولت‌ شهر از نظر افلاطون؛ نقد زیبایی‌ شناختی و نقد اخلاقی: جستاری در دفاع از خودآیینی؛ نسبت ميان هنر (ادبيات) و اخلاق در پارادايم نظريه فضيلت‌ نگرانه با تكيه بر دو اثرِ كمدی الهی و سيرالعباد الی المعاد؛ و در نهایت نسبت اخلاق و معماری در آراء وارویک فاکس.