Mawhibat-i Margbār (Sar'bāzras Gāmāsh 2): Persian 1403

موهبت مرگبار (سربازرس گاماش 2)

Author: Louise Penny

Rating:

18.40 $

4-6 Weeks

Paperback

18.40 $

Select Quantity

Wishlist

Welcome to winter in Three Pines, a picturesque village in Quebec, where the villagers are preparing for a traditional country Christmas, and someone is preparing for murder. No one liked CC de Poitiers. Not her quiet husband, not her spineless lover, not her pathetic daughter—and certainly none of the residents of Three Pines. CC de Poitiers managed to alienate everyone, right up until the moment of her death. When Chief Inspector Armand Gamache, of the Sûreté du Québec, is called to investigate, he quickly realizes he's dealing with someone quite extraordinary. CC de Poitiers was electrocuted in the middle of a frozen lake, in front of the entire village, as she watched the annual curling tournament. And yet no one saw anything. Who could have been insane enough to try such a macabre method of murder—or brilliant enough to succeed? With his trademark compassion and courage, Gamache digs beneath the idyllic surface of village life to find the dangerous secrets long buried there. For a Quebec winter is not only staggeringly beautiful but deadly, and the people of Three Pines know better than to reveal too much of themselves. But other dangers are becoming clear to Gamache. As a bitter wind blows into the village, something even more chilling is coming for Gamache himself.

به زمستان تری‌پاینز خوش آمدید، دهکده‌ای زیبا در کبک، جایی که روستاییان برای برگزاری کریسمس سنتی روستایی حاضر می‌شوند و شخصی برای قتل تدارک می‌بیند. هیچ‌کس از سی‌سی دوپوآتیه خوشش نمی‌آمد. نه شوهر ساکتش، نه معشوق بی‌عرضه‌اش، نه دختر رقت‌انگیزش- و مطمئنا نه هیچ‌یک از ساکنان تری‌پاینز. سی‌سی دوپوآتیه موفق شده بود همه را از خود دور کند، درست تا لحظه‌ی مرگش. وقتی سربازرس آرماند گاماش از نیروی سورته‌ی کبک، برای تحقیق فراخوانده می‌شود، به‌سرعت می‌فهمد که با شخصی کاملا غیرعادی و خاص سروکار دارد. سی‌سی دوپوآتیه درحالی‌که مسابقه‌ی سالانه‌ی کرلینگ را تماشا می‌کرد، در وسط دریاچه‌ای یخ‌زده، جلوی چشم تمام روستاییان دچار برق گرفتگی شد. و بااین‌حال هیچ‌کس چیزی ندید. چه کسی می‌توانست آن‌قدر دیوانه باشد که چنین روش وحشتناکی را برای قتل انتخاب کند- یا آن‌قدر باهوش باشد که در این‌کار موفق شود؟ گاماش با دلسوزی و شجاعت همیشگی‌اش، زیر سطح رویایی زندگی روستایی را می‌کَند تا اسرار خطرناکی را که مدت‌هاست در آنجا مدفون شده‌اند، پیدا کند. زیرا زمستان کبک نه‌تنها به‌طرز خیره‌کننده‌ای زیبا، بلکه مرگبار است و مردم تری‌پاینز بهتر از هرکسی می‌دانند که نباید بیش از حد لازم چیزی درمورد خودشان افشا کنند. ولی خطرات دیگری هم برای گاماش آشکار می‌شوند. با وزش بادی سرد به دهکده، چیزی حتی سردتر به سراغ خود گاماش می‌آید.