Pusht-i panjarah: Persian 1397

داستان در رابطه با خیال پردازی در کودکان و ترس آن ها از تاریکی. ( با تصاویر رنگی و کاغذ گلاسه ) داستان کودکانه پیش رو به مبحث خیال پردازی در کودکان و ترس آنها از تاریکی می پردازد. علی کوچولو که در خانه تنها مانده، قرار است مشق هایش را که نوشت، بخوابد تا پدر و مادرش از مهمانی برگردند. او وقتی به رختخواب می رود احساس می کند کسی پشت پنجرۀ اتاقش ایستاده، علی به وحشت می افتد ولی برای اینکه بتواند بخوابد سرش را زیر پتو می کند اما… قسمتی از متن کتاب: نور مهتاب، بیرون را روشن کرده است اما کسی که پشت پنجره ایستاده، کاملا دیده نمی شود. فقط گاه گاهی دست های بزرگ و ترسناکش را به شیشه پنجره می کشد تا علی را بترساند. علی با وحشت چشم هایش را می بندد و سرش را زیر پتو پنهان می کند ولی صدای دستی که به پنجره کشیده می شود، همچنان در زیر پتو هم به گوش می رسد. علی فکر می کند بهتر است سرش را به سمت پنجره دیگر اتاقش برگرداند. بنابراین، همان زیر پتو جا به جا می شود، پتو را آرام آرام کنار می زند و از لای چشم هایش به پنجره نگاه می کند.