Kābul ikspris: Persian 1398

رمان فرانسوی. نوجوان هفده ساله ي افغانستاني به نام زواك كه علاقه ي بسياري به رياضيات و بازي هاي كامپيوتري دارد، همراه با طرح ويژه اي براي حمله به كفار فرانسه در روز يازدهم سپتامبر، به واسطه ي شبكه ي افغانستاني كابل اكسپرس راهي شام مي شود و با سركرده ي داعش، ابوبكر البغدادي، ديدار مي كند. رئيس دايره ي جنايي كابل، اسامه قندار، از مخفيگاهي در يك دخمه، نقشه ي پاريس را همراه با معادلاتي كه خبر از انفجاري بزرگ مي دهد، پيدا مي كند و اين خبر را به گوش مدير بخش تحقيقات اداره كل امنيت داخلي فرانسه، نيكول لاگونا، مي رساند. حال آن دو به همراه دستياران خود براي كسب اطلاعات بيشتري از اين حمله ي انتحاري تلاش مي كنند. قسمتی از متن کتاب: قرار است زندگي شان را براي نتيجه ي احتمالي به خطر بيندازند. دره ي كايسا در پهن ترين نقطه اش حدود صد كيلومتر طول و پنجاه كيلومتر عرض دارد. ارتفاع آن مي تواند به هزار متر برسد، منطقه اي خشك و باير است كه مردمانش با بدبختي روزگار مي گذرانند. اين منطقه در فاصله اي كمتر از پنجاه كيلومتري كابل قرار دارد و دقيقا از كنار گذرگاه پنجشير آغاز مي شود اما كاملا دنياي ديگري است؛ دنياي طالبان. غير ممكن است بيگانه اي به آنجا برود بدون اينكه در خطر ربوده يا كشته شدن قرار نگيرد، حتي با همراهي محافظاني مسلح.