Bahār-i zindagī dar zimistān-i Tihrān: Persian 1399
بهار زندگی در زمستان تهران
19.87 $
Share
Wishlist
Author's biography and memories
more
زندگی نامه و خاطرات نویسنده.
از کنار قبر کمال الملک گذشتم و پا به دورن مقبره ی عطار گذاشتم. به محض ورود، چشمم به سنگ نبشته ای کهن افتاد که بر سر مزارِ عطار به حال ایستاده نمایان بود. سنگ نبشته ی سیاه و کهن گویی مرا در خود کشید و به ژرفای تاریخ فرو برد. لحظه ای حس کردم کسی که در آن گور آرمیده از اجداد من است؛ رگ و ریشه ی من است؛ هویت من است؛ خود من است! احساس غنا و نشاط و آرامشی ابدی و مطلق کردم. غرق در این احساس از مقبره بیرون زدم. اردیبهشت ماه بود. سبزه ها رسته، گل ها شکفته، شکوفه ها بردمیده و درختان سبزفام سر به آسمان داشتند و مرغان و بلبلان بر فراز آن ها از نغمه و آواز غوغایی به پا کرده بودند. زیر سایه ی صبحگاهی درختان گام زدم و سر به آسمان زلال و آبی داشتم. وصف آن حال لطیف و نشاط و شکوه آن از توانم خارج است.
more