Zavāl-i pidarsālārī: furūpāshī-i khānavādah yā ẓuhūr-i khānavādahʼi madani?: Persian 1396

تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در سدۀ اخیر - و به‌ طور خاص از انقلاب مشروطه تاکنون - و به خصوص در این چند دهۀ اخیر برای جامعۀ ایران وضعیت‌ های متعارضی را پدید آورده است. در این میان، یکی از زمینه‌ های اساسی تحول نهادین در جامعۀ ما دگرگونی ساختار قدرت در خانواده است. امروزه پیامدهای تحولات نهاد خانواده در جامعۀ ایران، به یک دل‌ نگرانی عمومی تبدیل شده است و در این مورد معمولاً دیدگاه‌ های یک‌ سویه‌ ای بیان می‌ شود. برخی با بدبینی تمام از پایان خانواده و برخی دیگر از ظهور خانواده‌ ای انسانی‌ تر و مدنی‌ تر سخن می‌ گویند. این اثر، دگردیسی خانواده را در دو سمت‌ و سوی متفاوت فروپاشی و مدنی شدن دنبال می‌ کند. در شرایط کنونی خانواده در یک وضعیت ابهام‌ آمیز و در میانۀ فروپاشی و مدنی شدن به‌ عنوان دو امکان متفاوت قرار دارد. جامعۀ ایرانی از یکسو با «خانواده‌ های گسسته» و فروپاشیده و از سوی دیگر با «خانواده‌ های مدنی» رو به‌ رو می باشد. در بین این دو امکان متفاوت نیز لزوماً نباید به دنبال پیروزی انحصاری یکی از آن‌ ها بود و این دو امکان متعارض حتی می‌ توانند به‌ طور همزمان وجود داشته باشند.