Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
یکشنبه - 20 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

  • Ān mādarān, īn dukhtarān
اطلاعات محصول
شابک: 9786002783844
ناشر: Quqnus
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 232
وزن: 280 g
ابعاد: 14 x 21 x 1٫62 cm
جلد کتاب: شومیز

آن مادران ، این دختران فارسی 1398

Ān mādarān, īn dukhtarān

ویرایش: 3
نویسنده: Bilqays Sulaymānī
امتیاز:
15٫75 $
موجود - 1 تا 2 روز
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9786002783844
ناشر: Quqnus
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 232
وزن: 280 g
ابعاد: 14 x 21 x 1٫62 cm
جلد کتاب: شومیز
A Persian novel
more
در این رمان به تفاوت ارزش‌ های دو نسل پرداخته‌ شده و این رمان در واقع نشان می‌ دهد که گاه سرعت تغییر ارزش‌ ها چگونه می‌ تواند زندگی را دچار بحران کند. کاووس دانش‌ آموز بود که عاشق ثریا شد و برایش نامۀ عاشقانه فرستاد و تقاضای عکس کرد. ثریا کلاس اول دبیرستان بود. کاووس نامه را گذاشته بود لای کتاب ادبیات و به ثریا داده بود، توی یکی از کوچه‌ های تنگ و باریک گوران این کار را کرده بود، با این همه قضیه لو رفت و دوستان ثریا تا می‌ توانستند مسخره‌ اش کردند. گوران کوچک بود، همه همدیگر را می‌ شناختند، مخصوصا پسرهای دبیرستانی دخترهای دبیرستانی را از خودشان بهتر می‌ شناختند. دخترها هم پسرهای دبیرستانی را خوب می‌ شناختند. دخترها کاووس کاجو را از دیگران بیش تر می‌ شناختند، چون کاج بود، مگر گوران چند پسر کاج دبیرستانی داشت. پسر بی‌ ریخت و لوچی که عینک نمی‌ زد ولی درس‌ خوان بود. روح‌ انگیز همکلاس ثریا بود. دوست بودند و قوم و خویش. نمی‌ دانست برادرش ثریا را می‌ خواهد، وقتی فهمید که کار از کار گذشته بود و ثریا نشسته بود گوشه ی حیاط مدرسه و گریه می‌ کرد...
more