Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 11 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
عنوان اصلی: Herrschaft und Knechtschaft
شابک: 9789644870798
ناشر: Kharazmi
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 77
وزن: 303 g
ابعاد: 14 x 21 x 1٫2 cm
جلد کتاب: جلد سخت

خدایگان و بنده فارسی 1387

Khudāygān va bandah

ویرایش: 5
امتیاز:
15٫36 $
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: Herrschaft und Knechtschaft
شابک: 9789644870798
ناشر: Kharazmi
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 77
وزن: 303 g
ابعاد: 14 x 21 x 1٫2 cm
جلد کتاب: جلد سخت
The master–slave dialectic is the common name for a famous passage of Georg Wilhelm Friedrich Hegel's Phenomenology of Spirit, though the original German phrase, Herrschaft und Knechtschaft, is more properly translated as Lordship and Bondage. It is widely considered a key element in Hegel's philosophical system, and has heavily influenced many subsequent philosophers.
more
زندگی عبارت است از زنده بودن در وضع طبیعی آگاهی به صورت بلاواسطه بدون آنکه از مرحله نفی گذشته باشد. یعنی استقلالی که از نفی نگذشته باشد. مسئله هگل این است که هیچ‌ چیزی نمی‌تواند بلاواسطه و به صورت طبیعی باشد یا بتواند نفی خود و نفی غیر خود را در وضع طبیعی انجام دهد و تا از طریق میانجی این سلب و نفی بتواند به مرحله بالاتری برسد و تحول پیدا کند. همانطور که زندگی عبارت است از وضع طبیعی آگاهی یعنی استقلال فارغ از نفی، مرگ هم نفی طبیعی آگاهی یعنی نفی بدون استقلال است. اینجا یکی از بزنگاه‌های بحث هگل است. دو آگاهی در مقابل همدیگر در پیکار برای مرگ قرار گرفته‌اند در این دوئل میان دو آگاهی، نه در واقع مرگ مشکل اینها را حل می‌کند و نه زندگی چون راندگی به معنای زنده بودن عبارت است از وضع آگاهی در صورت طبیعی آن یعنی بلاواسطه و طبیعی و استقلالی است که فارغ از نفی است. منظور هگل در اینجا این است که چون دو آگاهی هر دو ناظر بر این هستند که هستی آنها نه به صورت طبیعی می‌تواند، باشد یعنی در مرتبه‌ای که تمام حیوانات زنده قرار دارند و نه صورت طبیعی نه به صورت مستقل یعنی روی پای خود ایستاده ...
more