ناخدا و اژدهای قرمز فارسی 1404

Nākhudā va Izhdihā-yi Qirmiz

نویسنده: Didier Sustrac

گروه سنی: کودکان دبستانی - 8 تا 12 سال

امتیاز:

11٫14 $

4 تا 6 هفته

شومیز

11٫14 $

انتخاب تعداد

اشتراک‌گذاری

لیست علاقه‌مندی‌ها

In a world where the wind has magically disappeared, young Captain Pff discovers a kite in the attic. He names it the Red Dragon. Like all children, he decides to fly it in the air, but the lack of wind condemns it to the ground. One evening, he realizes that the red dragon has disappeared. As is often the case, he accompanies his father on a fishing trip where sailors must row for long hours to find schools of fish. When suddenly, his father pulls the kite from a hiding place and throws it into the sea. Without a second thought, Captain Pff dives in to retrieve it. Then, the sea rages, the elements awaken, and the frail rowboat must fight not to sink. Thanks to Captain Pff's courage and perspicacity, the men return safe and sound from this long journey. The curse has vanished thanks to Captain Pff's determination.

در سرزمینی به نام “دریای بدون باد” زندگی آرام و ساکتی جریان داشت. در این جزیره، بادی نمی‌وزید، موجی نبود و مردم به سکوت عادت کرده‌ بودند. ناخدا پوف، پسری غمگین و رویایی، با پدر و مادرش در این جزیره زندگی می‌کرد. پدرش ماهیگیری بود که برای فرمانروای شکمو ماهی می‌گرفت، ناخدا پوف آرزو داشت روزی باد بیاید و زندگی یکنواخت آن‌ها را تغییر دهد. یک روز، ناخدا پوف بادبادکی قرمز به شکل اژدها در انبار خانه پیدا کرد وشیفته‌ی آن شد اما مادرش به او هشدار داد که با آن بازی نکند. ناخدا پوف در رویاهایش می‌دید که اژدهایش را در آسمان به پرواز درآورده. سرانجام روزی در غیاب پدر و مادرش، بادبادک را برمی‌دارد و سعی می‌کند آن را به پرواز درآورد، اما موفق نمی‌شود. پدر متوجه این موضوع می‌شود، تصمیم می‌گیرد بادبادک را در دریا غرق کند تا از شر آن خلاص شوند. بنابراین ناخدا پوف مخفیانه به قایق پدر رفت و شاهد ماجرایی ‌شد که زندگی آن‌ها را برای همیشه تغییر داد. در میان دریا، اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ داد: باد شروع به وزیدن کرد و طوفانی شدید به‌پا ‌شد.