Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
شنبه - 19 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

  • Pāyīz-i Bāb-i Humāyūn
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: پاییز باب همایون
شابک: 9786222345341
ناشر: Rawzanih
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 162
وزن: 152 g
ابعاد: 14 x 21 x 1٫5 cm
جلد کتاب: شومیز

پاییز باب همایون فارسی 1403

Pāyīz-i Bāb-i Humāyūn

نویسنده: Muḥammad Maḥmūdī
امتیاز:
20٫49 $
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: پاییز باب همایون
شابک: 9786222345341
ناشر: Rawzanih
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 162
وزن: 152 g
ابعاد: 14 x 21 x 1٫5 cm
جلد کتاب: شومیز
A collection of short stories by Mohammad Mahmoodi.
more
پاییز باب همایون نام مجموعه‌داستانی است که محمد محمودی آن را به رشته‌ی تحریر در آورده است. اسماعیل عباسی که که ویرایش ادبی این کتاب را بر عهده داشته است، در ابتدای پاییز باب همایون می‌نویسد: نوشته‌های ساده، جذاب، پرتصویر و خواندنی محمد محمودی بی‌تعارف مثل ماشین افسانه‌ای زمان خواننده را به هزارتوی زندگی محله‌های شهری در دوردست زمان می‌برند. محمودی که مهندس آرشیتکت است و مسلط به چم و خم معماری، بلد است در کنار صحنه‌های واقعی و ملموس، تخیلش را به‌خصوص در هاله‌ای از یادمانده‌های آمیخته به ترس‌ها و سایه‌روشن‌های روزگار کودکی به کار بگیرد. محمد محمودی، نویسنده‌ی این کتاب نیز در ابتدای آن این‌گونه خود را معرفی می‌کند: در ظهر روز بیست‌وپنجم فروردین ماه سال 1333 در کوچه‌ی پشت ِسدنصرالدین (امامزاده سید ناصرالدین) در خیابان خیام چشم به جهان گشودم، این کوچه حال شده ـ بصیرالعلومی ـ و آن وقت‌ها اسمش کوچه‌ی خورشید بود (آقای خورشید متمول محل بود و در پاچنار قنادی داشت)، در طبقه‌ی اول خانه‌ای که آجری بود با حیاط، باغچه‌ی پر درخت، حوض آب و پنجره‌های بلند چوبی. مادرم دوست داشت اسم مرا ـ امیر ـ بگذارد. ولی اداره‌ی ثبت اجازه نداد چون امیر لقب بزرگان و خانواده‌ی سلطنتی بود و در دوران بعد از کودتای 1332 جزو ممنوعات اداره‌ی ثبت احوال بود. دفتردار اداره ثبت به پدرم پیشنهاد داد ـ اسم مرا محمد بگذارند و همین شد نام من.
more