Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
دوشنبه - 10 آذر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","ProfileIsoCode":null,"HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
عنوان اصلی: از راه رفته و رفتار
شابک: 9789648223576
ناشر: Baztab Nigar
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 578
وزن: 780 g
ابعاد: 14 x 21 x 6 cm
جلد کتاب: جلد سخت

از راه رفته و رفتار فارسی 1402

Az Rāh-i Raftah va Raftār

نویسنده: Ibrāhīm Gulistān
امتیاز:
15٫36 $
موجود - 1 تا 2 روز
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: از راه رفته و رفتار
شابک: 9789648223576
ناشر: Baztab Nigar
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 578
وزن: 780 g
ابعاد: 14 x 21 x 6 cm
جلد کتاب: جلد سخت
Autobiography of Ibraim Golestan.
more
حجازی به مهربانی بسیار از من سؤال ها پرسید و بعد به پاداش در دفترم به رسم یادگار یا اندرز و عنایت دو سه سطری نوشت که نیمی از آن جور می آمد به درک و خواست های من در آن زمان و نیم دیگرش در سال هایی که بعدها رسید همساز شد با واقعیت های زندگانی آن روز و آن چنانی که برایم به پیش آمد حجازی نوشت رنج) نداشتن از رنج داشتن کمتر است و همچنین نوشت نیکی کنید به شرط آن که ندانند که نیک اید وگرنه نخواهند گذاشت که نیک بمانید ما هم به حسب طبع و روندی که داشتیم تاجایی که در توان و فرصتمان بود چنان نیز میکردیم و کردیم و نگذاشتیم که نگذارند و خود خودمان را نگاه داشتیم و اندرز او را تأییدی شناختیم بر نوع خِرَد نیکخواه و شکیبا و رفتار قانع و نرمی که به پایداری و از اصرار در درستی و حفظ صفای صاف و مستقیم جور دیگری به دید و درک دیگران نسنجنده می رسید و نزدشان زبر و سخت می نمود و ربط و نگاهش به روحیه و رفتارهای خلق روزگار نمی خورد و در آن میل چاره یی جستن برای زندگانی مردم زیادتر بود تا کارآیی اش در چاره یی کردن ... شاید کسان دیگر این سنخ فکر را قبول نداشته باشند نداشته باشند چه پروا؟ آدم وقتی که فکر می کند برای رد و قبول کسان دیگر نیست رد و ،قبول بعد می آید که داوری در آن ها هم بعد می آید اما اول فکر باید کرد فکری که من الان می کنم در این زمینه همان فکر تمام سال های کار من بوده است آدم را سر دوراهی ها روی دوراهی اساسی تاریخ روی دوراهی رشد و غم و سیاست و دعوای سرنوشتی و تحول انسان و اجتماع و عشق و شادی و تنهائی جست و جو کردن دیدن به کار گرفتن .... من كارهایم را به حساب نفس کشیدن خودم می گذارم اگر هم که می جنگم نفس کشیدن من است این جنگ چون این منم که نفس می کشم نفس را این جور کشیده ام به هدف در افتادن با زشتی هایی و جهل هایی که در جامعه ام هست قاضی و داور کارم در این نفس کشیدنم که مرهون هیچ کسی نیستم و توقعی هم از هیچ کس ندارم خودم هستم افسار فکر و کار و زحمت و عشق و توانایی ام را نه به دست دستگاه می سپارم نه به دست چهارتا جرتغوز که می دانم به قدر بز نمی فهمند اما هر چه حجم دارند پر از نفهمی و محرومیت و خودپسندی و احتیاج به خودنمایی بی توجیه و پرت خودشان است.
more