ادوارد عزیز فارسی 1400

Idvārd-i 'azīz

نویسنده: Ann Napolitano

امتیاز:

21٫84 $

4 تا 6 هفته

شومیز

21٫84 $

انتخاب تعداد

اشتراک‌گذاری

لیست علاقه‌مندی‌ها

He draws air into his lungs and when he exhales, he feels the molecules of his body floating in the air around him. Maybe he fell asleep. He is aware of the presence of the object next to him; The molecules of the object's body combine with the molecules of its own body; He is not alone; There are molecules of objects in him, and this means that he has something inside him of all those whom he has touched, those whom he has held hands with or held in his arms. This means that the molecules of his parents, brothers, and all the passengers of that plane are present in him.

هوا را میکشد داخل ریه هایش و وقتی بیرونش می دهد حس می کند مولکول های بدنش در هوای اطرافش شناور می شوند. شاید خوابش برده. از حضور شی در کنارش آگاه است؛ مولکول های بدن شی با مولکول های بدن خودش ترکیب می شوند؛ خودش تنها نیست؛ از مولکول های شی هم در او هست و این یعنی از تمام کسانی که لمس شان کرده، کسانی که باهاشان دست داده یا در آغوش شان کشیده چیزی درون خود دارد. این یعنی مولکول های پدر و مادر و برادر و تمام مسافران آن هواپیما در او وجود دارد.