فصل سکوت فارسی 1397

رمان فارسی. همه انتظار دارند تا سكوت كنی به اين دليل كه «زن هستی» حتی با دروغ. پنهان كنی آن‌ چه را بوده است و نام اين پنهان‌ كاری را می گذارند آبروداری! وقتی تن می دهی به اين قاعده و بازی می كنی انگار دروغ، پذيرفتنی تر از واقعيت می شود و همه به راحتی انتظار شنيدن و قبولش را دارند. اين مزيت دروغ و پنهان‌ كاری است كه مثل حقيقت به ديگران ضربه‌ ای غير منتظره وارد نمی كند! بايد در آن حال و هوا و شرايط باشی تا بفهمی كه چگونه عشق را به تمسخر می گيرند و تكليف يك عمر زندگی را برايت روشن می كنند با اين استدلال كه تو امروز نمی فهمی! آن‌ ها نمی خواهند قبول كنند زمانه ديگری شده است، با مردمانی ديگرگونه و عشق‌ های سركوب شده و قديمی برای نسلی كه سكوت پيشه كرده روزی سر باز خواهد كرد چون به اجبار سكوتش داده‌ اند!