Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 18 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

  • Suqut
اطلاعات محصول
شابک: 9789643741808
مترجم: Anahita Tadayyun
ناشر: Ruzigar
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 120
وزن: 200 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫84 cm
جلد کتاب: شومیز

سقوط فارسی 2009

Suqut

نویسنده: Albert Camus
امتیاز:
18٫12 $
موجود - 1 تا 2 روز
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9789643741808
مترجم: Anahita Tadayyun
ناشر: Ruzigar
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 120
وزن: 200 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫84 cm
جلد کتاب: شومیز
The Fall (French: La Chute) is a philosophical novel written by Albert Camus. First published in 1956, it is his last complete work of fiction. Set in Amsterdam, The Fall consists of a series of dramatic monologues by the self-proclaimed "judge-penitent" Jean-Baptiste Clamence, as he reflects upon his life to a stranger. In what amounts to a confession, Clamence tells of his success as a wealthy Parisian defense lawyer who was highly respected by his colleagues; his crisis, and his ultimate "fall" from grace, was meant to invoke, in secular terms, The Fall of Man in the Garden of Eden. The Fall explores themes of innocence, imprisonment, non-existence, and truth.
more
"سقوط" نام کتابی است از آلبر کامو، نویسنده مشهور فرانسوی. این کتاب که نخست در سال ۱۹۵۶ منتشر شد، رمانی است فلسفی که از زبان ژان باتیست کلمانس (یحیای تعمیددهنده ی ندا کننده) که وکیل بوده و اینک خود را «قاضی توبه‌ کار» می‌ خواند روایت می‌شود. او داستان زندگی‌ اش را برای غریبه‌ ای اعتراف می‌ کند. ژان باتیست کلمانس در رستورانی به نام "مکزیکو سیتی" با غریبه ای - که در اصل خواننده کتاب است - آشنا می شود و داستان زندگی اش را برای او بازگو می کند. ژان باتیست تعریف می کند که وکیلی تراز اول در پاریس بوده و زندگی بسیار موفقی داشته است. اما شبی که در حال گذشتن از پلی در پاریس بوده، زنی را می بیند که به صورتی غیر عادی به لبه های پل نزدیک شده است. ژان باتیست با بی توجهی از کنار زن می گذرد. بعد از چند قدم، صدای برخورد شیئی با آب را می شنود، اما - برخلاف تمامی ارزشهایی که خود، ظاهرا"، در طول اعترافاتش به آن ها پایبندی نشان می دهد - هیج کاری نمی کند. این اتفاق بر زندگی موفق او - به عنوان وکیل - تأثیر بسزایی می گذارد.
more