Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 18 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Hashtumīn rūz-i haftah
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9781445221854
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 214
الوزن: 264 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

هشتمین روز هفته الفارسية 2024

Hashtumīn rūz-i haftah

المؤلف: Abdulmajīd Ḥayātī
التقييم:
18٫72 $
7 إلی 14 یوم
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9781445221854
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 214
الوزن: 264 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
این منم. افتاده‌ی ایستاده، مانده‌ی رفته، محکوم به جهنم در شهری دَرهم و بَرهم. این منم. بلبل سرگشته، باخته‌ی سوخته، خسته و وارفته، تنهای تنها، نشسته در ساحلِ انتظار، در پناهِ سایه‌ی آبیِ عشق. باور کن ... این منم. خسته و خموش، میان شب و برکه، ترس و تاریکی، شیشه و سنگ، به کامِ تلخ آغشته. خوب بنگرید مرا... این منم. محبوس در اتاقکِ زیر شیروانی، در کمینِ هفت آسمانِ عشق، چشم براهِ تولدی دیگر، همراه با پرستوهای عاشق. گوش کن! دخترکِ ارزان‌فروش! این منم، نشسته در خیابان آرام، گمشده در جهانِ چهارم، معلق در اپیزودِ چهارم که به امیدِ بادِ صبا، فقط به تو فکر می‌کنم. روزگارِغریبی است پنهان در رازِ من و چهل. رازی آبستنِ خشم و فریاد. می‌فهمی آیا؟! این منم. خطِ قرمزِ ساعتِ بیست و پنج در زمانِ از دست رفته. برام مهم نیست که چه می‌کنید با من! برام مهم نیست که اگر حکم شود چه‌ها شود. نمی¬دانی بدان. من هنوز هستم، رهیده از چشمِ مجازیِ مترسک، غرق در رویای عشقِ لیلی، همیشه‌بیدار در سایه‌ی بیدِ مجنون. آری...این منم... عشق نافرجام هشتمین روزِ هفته‌...!
more
این منم. افتاده‌ی ایستاده، مانده‌ی رفته، محکوم به جهنم در شهری دَرهم و بَرهم. این منم. بلبل سرگشته، باخته‌ی سوخته، خسته و وارفته، تنهای تنها، نشسته در ساحلِ انتظار، در پناهِ سایه‌ی آبیِ عشق. باور کن ... این منم. خسته و خموش، میان شب و برکه، ترس و تاریکی، شیشه و سنگ، به کامِ تلخ آغشته. خوب بنگرید مرا... این منم. محبوس در اتاقکِ زیر شیروانی، در کمینِ هفت آسمانِ عشق، چشم براهِ تولدی دیگر، همراه با پرستوهای عاشق. گوش کن! دخترکِ ارزان‌فروش! این منم، نشسته در خیابان آرام، گمشده در جهانِ چهارم، معلق در اپیزودِ چهارم که به امیدِ بادِ صبا، فقط به تو فکر می‌کنم. روزگارِغریبی است پنهان در رازِ من و چهل. رازی آبستنِ خشم و فریاد. می‌فهمی آیا؟! این منم. خطِ قرمزِ ساعتِ بیست و پنج در زمانِ از دست رفته. برام مهم نیست که چه می‌کنید با من! برام مهم نیست که اگر حکم شود چه‌ها شود. نمی¬دانی بدان. من هنوز هستم، رهیده از چشمِ مجازیِ مترسک، غرق در رویای عشقِ لیلی، همیشه‌بیدار در سایه‌ی بیدِ مجنون. آری...این منم... عشق نافرجام هشتمین روزِ هفته‌...!
more