OBS! Letar du efter en beställning lagd före 2025-09-29, 16:00? [klicka här]
lördag - 2025 11 oktober
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"sv-se","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Logga in
shopping cart 0
Kundvagn

Kundvagn

Menu

  • Bahādur
Produktinformation
ISBN: 9789641932321
Förlag: Nashr-i Ali
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 670
Vikt: 720 g
Produktmått: 14 x 21 x 4 , 69 cm
Bokomslag: Pocketbok

Bahādur: Persiska (Farsi) 1399

بهادر

Författare: Maryam Muʼayyadī
Betyg:
41,79 $
4-6 Veckor
Önskelista
Wishlist
Produktinformation
ISBN: 9789641932321
Förlag: Nashr-i Ali
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 670
Vikt: 720 g
Produktmått: 14 x 21 x 4 , 69 cm
Bokomslag: Pocketbok
A Persian novel.
more
رمان فارسی. مکث کردم دوباره نگاهش کردم. یعنی با یه دختر پس زده شده با احساسات سرخورده می شد زندگی کرد و به آرامش رسید؟ مردد صاف نشستم. از پنجره چشم انداختم به خیابون نگاهم رفت به یه کامیون قدیمی که نزدیک کافی شاپ پارک شده بود. روی در عقبش این شعر نوشته شده بود. بر در و دیوار قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع. عشق آمد و گفت: من بی سوادم. اما ... - اما چی؟ نگاهش کردم و غرق شدم تو اون چشمای عسلی که نمی دونم چرا همین که به من می رسید مثل دو تا کهربا عمل می کرد. - اما اگه شادوماد جا بزنه و عشقش قلابی از آب در بیاد، این تویی که می بازی. اونوقت اون انگشتری رو که برات آوردم دستت می کنی و جمشید و برای همیشه فراموش می کنی و... ساکت نگاهم می کرد. - این دفعه عقد و عروسی رو با هم می گیرم ...
more