Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 11 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
شابک: 9789188653499
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 233
وزن: 416 g
ابعاد: 14 x 21 x 1 cm
جلد کتاب: جلد سخت

مردان آلفا علیه زنان فارسی 2024

Mardān-i ālfā 'alayh-i zanān

نویسنده: Ibrāhīm Muhajir
امتیاز:
23٫94 $
موجود - 1 تا 2 روز
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9789188653499
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 233
وزن: 416 g
ابعاد: 14 x 21 x 1 cm
جلد کتاب: جلد سخت
دنیایی که در کرانه‌ی نابودی اکولوژیک و اخلاقی قرار دارد، دست‌ساخت مردان غالب روزگاران، یعنی محصول مردان آلفای زمانه است! "آلفا" صفتی است که از دنیای حیوانات به ما ارث رسیده است. در دنیای حیوانات، "نرِ آلفا" قوی‌ترین عضو گروه است. بالاترین سهم از شکار و غذا از آن اوست. در جفت‌گیری و بازتولید ژنتیکی نیز، اولویت با اوست. طبیعت اولیه‌ی انسان، با این ویژگی عجین بوده است. در اولویت قرار گرفتن منافع مردان آلفا نیازمند تبعیت آن دیگران (زنان و دیگر مردان) از مردان آلفاست. این تبعیت قبل از هر چیز دیگری، مستلزم آن است که زنان و دیگر مردان، بپذیرند که قادر نیستند به طور مستقل بیاندیشند و قادر نیستند که خیر و شر را از هم تشخیص دهند. یعنی بپذیرند که آنها همواره صغیر خواهند بود. زنجیر صغارت آن محملی است که منافع مادی و معنوی مردان آلفا را تامین کرده است. صغارت گاهی بشکل زنجیر بردگان و برق شمشیر، و گاهی نیز در قالب زنجیرهایی از جهالت و خرافات موثر بوده است. زنجیر صغارت معمولا در آمیخته‌ی پیچیده‌ای از تحمیق، تحقیر و تحمیل بسته‌بندی می‌شود. پادزهر صغارت، خردورزی است و خردسالاری، راز رهایی انسان از انسان است! آینده‌ی جامعه‌ی بشری به میزان چیرگی خرد، در رفتار ما بستگی خواهد داشت. این امر میسر نیست مگر آنکه درخت احساس، در زمین خرد ریشه بدواند! هدف از نوشتن این کتاب، بررسی اجمالی جایگاه زن در تاریخ بشر و نقش او در از هم دریدن زنجیر صغارت است. بررسی جایگاه زن در تاریخ بشریت به این پرسش ختم خواهد شد که آیا با نقش‌پذیری بیشتر زنان در مدیریت جامعه‌ی انسانی، دنیای بهتری خواهیم داشت؟ آیا زنان بر حسب طبیعت آنان، در مدیریت جامعه‌ی انسانی، و در مهار خوی حیوانی انسان، از قابلیت بالقوه‌ی بیشتری برخوردار هستند؟ دیگر اینکه اگر بتوان از چنین قابلیت بالقوه‌ای سخن گفت، مسیر تبدیل آن «قابلیت بالقوه» به «نیرویی بالفعل» کدام است؟ آیا زمان آن رسیده است که مرکز ثقل و چگونگی سازماندهی مدیریت جامعه، از نو تعریف شود؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها باید خرد و احساس را بازتعریف کرد. باید
more
دنیایی که در کرانه‌ی نابودی اکولوژیک و اخلاقی قرار دارد، دست‌ساخت مردان غالب روزگاران، یعنی محصول مردان آلفای زمانه است! "آلفا" صفتی است که از دنیای حیوانات به ما ارث رسیده است. در دنیای حیوانات، "نرِ آلفا" قوی‌ترین عضو گروه است. بالاترین سهم از شکار و غذا از آن اوست. در جفت‌گیری و بازتولید ژنتیکی نیز، اولویت با اوست. طبیعت اولیه‌ی انسان، با این ویژگی عجین بوده است. در اولویت قرار گرفتن منافع مردان آلفا نیازمند تبعیت آن دیگران (زنان و دیگر مردان) از مردان آلفاست. این تبعیت قبل از هر چیز دیگری، مستلزم آن است که زنان و دیگر مردان، بپذیرند که قادر نیستند به طور مستقل بیاندیشند و قادر نیستند که خیر و شر را از هم تشخیص دهند. یعنی بپذیرند که آنها همواره صغیر خواهند بود. زنجیر صغارت آن محملی است که منافع مادی و معنوی مردان آلفا را تامین کرده است. صغارت گاهی بشکل زنجیر بردگان و برق شمشیر، و گاهی نیز در قالب زنجیرهایی از جهالت و خرافات موثر بوده است. زنجیر صغارت معمولا در آمیخته‌ی پیچیده‌ای از تحمیق، تحقیر و تحمیل بسته‌بندی می‌شود. پادزهر صغارت، خردورزی است و خردسالاری، راز رهایی انسان از انسان است! آینده‌ی جامعه‌ی بشری به میزان چیرگی خرد، در رفتار ما بستگی خواهد داشت. این امر میسر نیست مگر آنکه درخت احساس، در زمین خرد ریشه بدواند! هدف از نوشتن این کتاب، بررسی اجمالی جایگاه زن در تاریخ بشر و نقش او در از هم دریدن زنجیر صغارت است. بررسی جایگاه زن در تاریخ بشریت به این پرسش ختم خواهد شد که آیا با نقش‌پذیری بیشتر زنان در مدیریت جامعه‌ی انسانی، دنیای بهتری خواهیم داشت؟ آیا زنان بر حسب طبیعت آنان، در مدیریت جامعه‌ی انسانی، و در مهار خوی حیوانی انسان، از قابلیت بالقوه‌ی بیشتری برخوردار هستند؟ دیگر اینکه اگر بتوان از چنین قابلیت بالقوه‌ای سخن گفت، مسیر تبدیل آن «قابلیت بالقوه» به «نیرویی بالفعل» کدام است؟ آیا زمان آن رسیده است که مرکز ثقل و چگونگی سازماندهی مدیریت جامعه، از نو تعریف شود؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها باید خرد و احساس را بازتعریف کرد. باید
more