Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 11 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
شابک: 9786226983594
ناشر: Khub
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 72
وزن: 138 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫6 cm
جلد کتاب: شومیز

مرگ و مرگ کینکاس فارسی 1401

Marg va marg-i Kinkas

نویسنده: Jorge Amado
امتیاز:
19٫91 $
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9786226983594
ناشر: Khub
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 72
وزن: 138 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫6 cm
جلد کتاب: شومیز
The book "The Double Death of Quincas Water-Bray" is a Brazilian modernist novel written in 1959. The book is about what happens after Quincas Vatrill, a popular scoundrel living in the slums of Salvador, Bahia, is found dead one morning. Two groups of people compete for Quincas' memory: his new friends and his old family. For his family, led by his daughter Wanda, Quincas Vatrill is Joaquim Suarez da Cuna, a former "exemplary employee of the State Rent Board." According to Wanda, her father disgraced the family by walking out, calling Wanda and her mother Dona Otacilia "vipers" and Wanda's husband, Leonardo, a "stupid ass". Despite their best efforts to hide what really happened, Joaquim Suarez da Cuna became Quincas, the "Vagabond King of the Honkytonks" and the "Patriarch of Whores." Leonardo tries to hide it from his colleagues, and Wanda tries to keep it from her friends, but they cannot ignore the fame that Joaquim Suarez da Cunha has gained in the local press as Quincas Vatrill.
more
کتاب «مرگ و مرگ کینکاس» یک رمان مدرنیستی برزیلی است که در سال ۱۹۵۹ نوشته شده است. این کتاب در مورد اتفاقی است که پس از پیدا شدن مرده یک روز صبح، کوئینکاس واتریل، یک ادم زاده محبوب که در محله های فقیر نشین سالوادور، باهیا زندگی می کند، رخ می دهد. دو گروه از مردم بر سر یاد کوینکاس با هم رقابت می کنند: دوستان جدید و خانواده قدیمی اش. کوئینکاس واتریل برای خانواده‌اش، به رهبری دخترش واندا، جواکیم سوآرس دا کونا، سابقا «کارمند نمونه هیئت اجاره دولتی» است. به گفته واندا، پدرش با بیرون رفتن از خانواده، خانواده را رسوا کرد و واندا و مادرش دونا اوتاسیلیا را «افعی» و شوهر واندا، لئوناردو را «الاغ احمق» خطاب کرد. علی‌رغم تمام تلاش‌هایشان برای پنهان کردن آنچه واقعا اتفاق افتاده است، خواکیم سوآرس دا کونا به کوئینکاس تبدیل شد، «پادشاه ولگرد هونکی‌تونک‌ها» و «پدرسالار فاحشه‌ها». لئوناردو سعی می کند آن را از همکارانش پنهان کند، و واندا سعی می کند آن را از دوستانش دور نگه دارد، اما آنها نمی توانند شهرتی را که جواکیم سوآرس دا کونا در مطبوعات محلی به عنوان کوینکاس واتریل به دست آورده است نادیده بگیرند.
more