Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 11 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
شابک: 9643620433
ناشر: Chishmih
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 79
وزن: 101 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫5 cm
جلد کتاب: شومیز

مادمازل كتی و چند داستان دیگر فارسی 1380

Mādmāzil katī va chand dāstān-i dīgar

ویرایش: 7
نویسنده: Mītrā Īlyātī
امتیاز:
10٫92 $
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9643620433
ناشر: Chishmih
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 79
وزن: 101 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫5 cm
جلد کتاب: شومیز
7 Persian short stories. The narrator of the story is a young Iranian boy who emigrants to Italy. He came from Shiraz. Sometimes he went to "Madmuzil Kati" hotel. In a cold rainy day he went to beach and saw the hotel is closed. Maybe he has fever. In his childhood when he got ill her mother was beside him. With remembering this point he went to the past when he was with his family in Shiraz.
more
( برنده جایزه بنیاد گلشیری در سال ١٣٨٠ و برنده جایزه خانه داستان در سال ١٣٨٠ ). هفت داستان كوتاه فارسی. راوي داستان پسر جوان ايرانی است كه به ايتاليا مهاجرت كرده است. او از شيراز آمده است. او گاهی اوقات به مهمانخانه "مادمازل كتی" سر می زده است. در يك روز سرد بارانی او به ساحل می آيد و مهمانخانه را بسته مي بيند. در ظاهر او تب دارد. در ايام كودكی وقتی بيماری و تب به سراغش مي آمد، مادر در كنارش بود. با يادآوری همين نكته او به گذشته برگشت و خود را با خانواده اش در شيراز ديد.
more