بازیگوش فارسی 1397
Bāzīgūsh
34٫64 $
اشتراکگذاری
Wishlist
A Persian novel
more
رمان فارسی.
كسی باور نمی كرد مهری خودش را توی آب انداخته باشد، همه می گفتند مهری را آب برده. مهری در نظر مردم زن محكم و بااراده ای بود كه دستش شفا بود و حرف هايش همه را آرام می كرد. برای همين ترجيح دادند مرگش جوری باشد كه به خاطره ی او لطمه نزند. حالا برای علی همه چيز شبيه خواب است. كودكی و نوجوانی اش به شهری می ماند كه زير بارشی از مه سنگين و ابدی مانده. حالا ديگر نمی داند كدام واقعاَ اتفاق افتاده و كدام را در خواب ديده. چهره مهری در خواب های او شفاف و روشن است، او را به آغوش می كشد، می بوسد و گاهی از فاصله نزديك چشم تو چشم به هم می نگرند. وقتی از خواب بيدار می شود، نمی تواند چهره او را به خوبی در ذهنش مجسم كند و كوشش هايش برای كنار هم گذاشتن اجزای صورت مهری بی فايده است.
more