Band'ha: Persian 1403
بندها
15.44 $
Share
Wishlist
Original Title:
Lacci
ISBN:
9786220108283
Translator:
Amīr Mahdī Ḥaqīqat
Publisher:
Chishmih
Age Group:
Adult
Pages:
166
Weight:
162 g
Dimensions:
14 x 21 x 1.5 cm
Book Cover:
Paperback
The Strega Award–winning Italian author’s “scalding and incisive” novel of marriage and family bonds that come undone in the wake of an affair (Library Journal, starred review).
A New York Times Notable Book of the Year
A Sunday Times and Kirkus Reviews Best Book of the Year
Winner of the 2015 Bridge Prize for Best Novel
Italy, 1970s. Like many marriages, Vanda and Aldo’s has been subject to strain, attrition, and the burden of routine. Yet it has survived intact. Or so things appear. The rupture in their marriage lies years in the past, but if one looks closely enough, the fissures and fault lines are evident. It is a cracked vase that may shatter at the slightest touch. Or perhaps it has already shattered, and nobody is willing to acknowledge the fact.
Domenico Starnone’s thirteenth work of fiction is a powerful short novel about relationships, family, love, and the ineluctable consequences of one’s actions. Known as a consummate stylist and beloved as a talented storyteller, Domenico Starnone is the winner of Italy’s most prestigious literary award, the Strega.
“The leanest, most understated and emotionally powerful novel by Domenico Starnone.”―The New York Times
more
اگر یادت رفته، آقای عزیز، بگذار یادت بیندازم: من زنت هستم. میدانم که زمانی از این بابت خوشحال بودی ولی حالا شده اسباب ناراحتیات. میدانم خودت را به آن راه میزنی انگار که وجود ندارم، و هیچوقت هم وجود نداشتهام، چون که نمیخواهی وجههات جلو آدمهای باکلاسی که باهاشان نشستوبرخاست میکنی خراب شود. میدانم زندگی معمولی در نظرت احمقانه است، اینکه مجبور باشی سر وقت برای شام به خانه بیایی، و به جای هر کسی که عشقت میکشد با من بخوابی، میدانم خجالت میکشی که بگویی راستش من زن دارم؛ روز 11 اکتبر 1962، در بیستو دوسالگی، ازدواج کردهام؛ در کلیسای محلهی استلا جلوی کشیش بله گفتهام، و با عشق هم این کار را کردم، کسی مجبورم نکرده بود؛ ببینید، من مسئولیتهایی دارم، و اگر امثال شماها نمیدانید مسئولیت یعنی چی، یعنی آدمهای کوتهفکری هستید. فکر نکن نمیدانم، میدانم. ولی چه دلت بخواهد چه نخواهد، واقعیت سر جای خودش است: من زنت هستم و تو هم شوهرمی. دوازده سال است که ازدواج کردهایم.
▪️دومنیکو استارنونه، نویسندهی سرشناس ایتالیایی، حالا به لطف ترجمهی انگلیسی بندها به قلم جومپا لاهیری به شهرتی جهانی رسیده است.
استارنونه در سیزدهمین رمانش، بندها، از زندگی مشترک واندا و آلدو مینویسد که مثل باقی زندگیهای مشترک سختیها، تنشها و ملالهای خودش را داشته. حالا پس از چند دهه، زخمهای گذشته انگار بهبود یافته و این زوج جان سالم به در بردهاند. اما اگر از نزدیکتر نگاه کنیم شاید ترکهایی را ببینیم که ما را یاد چینیهای بندزده بیندازد...
استارنونهی که برندهی جایزه معتبر استرگا در ایتالیا شده، در بندها از پابندی و وابستگی، عشق و رابطه مینویسد، و پیامدهای اجتنابناپذیرِ کارهایی را که در زندگی عاطفی و خانوادگیِ خود میکنیم بیرحمانه پیش چشممان میگذارد.
more