Takht-i'khāb-i dīgarān: Persian 1401

این کتاب یک جستار است از سفرهای نویسنده. سفرهایی که توصیف می‌کند اکثرا در کنار سواحل مختلفند. و از همان ابتدای کتاب به تو می‌فهماند که سفرش نه سفر توریستی است که همه می‌رویم تا حال و هوایمان عوض شد که به قول خودش " سفر عزیمت جان های ناآرام است". در کتاب های جستار برخلاف سایر کتاب ها نتیجه گیری نمی‌توان کرد. انگار نویسنده دیدگاه خود را برای تو ترسیم می‌کند و اگر موفق شود دید و زاویه نگاه جدید به تو اضافه می‌کند؛ که از نظر من این کتاب توانست این کار را بکند. این که در سفر فقط به دنبال جاهای معروف و مشهور نباشی، که بروی در کوچه پس کوچه های شهر بگردی، با مردم آن شهر آشنا بشوی و زندگی دیگری را حتی شده برای چند روز زندگی کنی،دنبال نقطه های مشخص شده روی نقشه نباشی و اجازه دهی جذابیت های محیطی تو را به سمت خودت بکشانند، به سلیقه خودت انتخاب کنی که کجا قشنگ است، به ذائقه خودت اعتماد کنی نه به آنچه دیگران از شهری میگویند و انگار که به تو می‌گوید خودت شهر را کشف کن و گاهی در این کشف، زاویه ای از خودت را نیز.