istanbul Istanbul: Persiska (Farsi) 1402
استانبول استانبول
21,79 $
Dela
Wishlist
ISBN:
9789643293192
Översättare:
Tahmīnah Zārdasht
Förlag:
Agah
Åldersgrupp:
Vuxen
Sidor:
234
Vikt:
266 g
Produktmått:
14 x 21 x 2
,
2 cm
Bokomslag:
Pocketbok
“Istanbul is a city of a million cells, and every cell is an Istanbul unto itself.”
Below the ancient streets of Istanbul, four prisoners—Demirtay the student, the doctor, Kamo the barber, and Uncle Küheylan—sit, awaiting their turn at the hands of their wardens. When they are not subject to unimaginable violence, the condemned tell one another stories about the city, shaded with love and humor, to pass the time. Quiet laughter is the prisoners’ balm, delivered through parables and riddles. Gradually, the underground narrative turns into a narrative of the above-ground. Initially centered around people, the book comes to focus on the city itself. And we discover there is as much suffering and hope in the Istanbul above ground as there is in the cells underground.
Despite its apparently bleak setting, this is a novel about creation, compassion, and the ultimate triumph of the imagination.
more
برهان سونمز (1965) در هایمانای آنکارا به دنیا آمد و بزرگ شد. بعدها به استانبول نقل مکان کرد و مدتی به شغل وکالت مشغول بود. در سال 1996 در حمله ی پلیس به شدت مجروح شد و مدتی طولانی در انگلستان تحت درمان قرار گرفت. سونمز اولین رمان خود (شمال) را در سال 2009 در ترکیه منتشر کرد. دومین رمان (بی گناهان) در سال 2011 و سومین رمان (استانبول استانبول) در سال 2015 منتشر شده اند. رمان استانبول استانبول در ده روز روایت می شود. چهار راوی رمان، رویگردان از طاعون ظلم، برای هم قصه می گویند تا درد و شکنجه را تاب بیاورند و اسرار خویش را برای هم سلولی ها شان فاش نکنند. تنها هم راز چهار راوی رمان خواننده ی کتاب است. هرچند دکتر، دمیرتای، کامو و کوهیلان بی خبرند از خواننده ای که اسرارشان را می خواند، اما با واگویه های درونی، سلسله حوادثی را بازگو می کنند که زمینه ی مبارزه شان را فراهم آورده است.راویان من خواننده را به این فکر می اندازند که داستان های دکامرون و اشعار بودلر نیز روایتی هستند از واقعیت زندگی های دیگر و نه خیال؛ نکند شکنجه ی این چهار تن نیز واقعیت دارد؟ مرز واقعیت و خیال در استانبول استانبول درهم می شکند: «خب این قضیه ی که گفتی واقعیت داشت یا از خودت درآوردی؟» «این دیگه چه جور سوالیه دمیرتای؟ مگه همین الان خودت نگفتی هرچی که عمری ازش گذشته و حالا دیگه قصه اس؟ برعکسش هم درسته. هر قصه ای که این جا گفتیم عمری ازش گذشته و واقعیت داره.» راویان استانبول استانبول حکایت ظلم ستیزی خود را با گوشت و خون شان بر دیواره های سلول شماره 40 و بر ذهن خواننده حک می کنند. یوشف حایال اوغلوی شاعر نیز می گوید: حکاین عصیان ام را بر این میله ای آهنین با دندان هایم نوشته ام!
more