OBS! Letar du efter en beställning lagd före 2025-09-29, 16:00? [klicka här]
fredag - 2025 03 oktober
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"sv-se","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Logga in
shopping cart 0
Kundvagn

Kundvagn

Menu

Produktinformation
ISBN: 9789648936711
Översättare: Kāmil Rūzdār
Förlag: Isharih
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 88
Vikt: 170 g
Produktmått: 14 x 21 x 0 , 62 cm
Bokomslag: Pocketbok

Ḥukm bā naqd va tafsīr: Persiska (Farsi) 1397

حکم با نقد و تفسیر

Författare: Franz Kafka
Betyg:
16,32 $
4-6 Veckor
Önskelista
Wishlist
Produktinformation
ISBN: 9789648936711
Översättare: Kāmil Rūzdār
Förlag: Isharih
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 88
Vikt: 170 g
Produktmått: 14 x 21 x 0 , 62 cm
Bokomslag: Pocketbok
A German novel
more
رمان آلمانی. بخشی از متن کتاب: یکشنبه، یک روز بهاری بود. جورج بندمان، تاجر جوان، در اتاقش واقع در یکی از خانه های بی ریخت و قواره ی کنار رودخانه، نشسته بود. نوشتن نامه به یکی از دوستانش را که در خارج زندگی می کرد، تمام کرده بود. با حرکاتی کند و خواب آلود، نامه را در پاکت گذاشت. آرنج هایش هنوز روی میز بود، از پنجره بیرون را نگاه می کرد، و به رودخانه، به پل، و به تپه های سبز آن سوی ساحل خیره بود. در فکر دوستش بود که سال ها پیش به علت یأس و نارضایتی از وضع زندگی خود در این جا، از خانه فرار کرده بود. او در سن پترزبورگ به کار تجاری پرداخته بود. همانطور که در مسافرت های گهگاهی اش به خانه، به دوست خود جورج گفته بود، اکنون زندگانی اش را بیهوده و در یک کشور خارجی تلف می کرد. ریش سیاه و نامأنوس او، صورت آشنایی را که جورج از زمان بچگی او می شناخت پنهان نمی کرد...
more