OBS! Letar du efter en beställning lagd före 2025-09-29, 16:00? [klicka här]
fredag - 2025 03 oktober
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"sv-se","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Logga in
shopping cart 0
Kundvagn

Kundvagn

Menu

Produktinformation
ISBN: 9789643626273
Förlag: Chishmih
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 114
Vikt: 150 g
Produktmått: 14 x 21 x 0 , 8 cm
Bokomslag: Pappersmapp

Tu Hich Gap Nazan: Dari (Farsi) 1388

تو هیچ گپ نزن

Betyg:
16,18 $
4-6 Veckor
Önskelista
Wishlist
Produktinformation
ISBN: 9789643626273
Förlag: Chishmih
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 114
Vikt: 150 g
Produktmått: 14 x 21 x 0 , 8 cm
Bokomslag: Pappersmapp
A collection of short stories.
more
پيرمرد هر روز صبح به قبرستانی می آيد، كبكش را می چرخاند، و با او گپ می زند. بعد می رود به قهوه‌ خانه و چايش را نمی خورد، انتظار می كشد تا كبكش مستانه بخواند و او خوشحال چايش را بخورد و تا شب می نشيند. چايش يخ می شود، ولی كبكش نمی خواند و شب باز در دنيای كوچك و دود زده‌اش، در سرای قديمی گم می شود و تا صبح همان‌ جا می ماند. روز آخر پيرمرد قدم برمی دارد، مثل هر روز به قهوه‌خانه می رود شايد به اين اميد كه كبكش مست شده باشد و آواز بخواند. صدای خواندن كبكی از دور می آيد، ولی كبك پيرمرد در قفس آرام است، گويی هيچ صدايی نمی شنود، گوش‌های پيرمرد هم سنگين شده، او هم ديگر برای هميشه آرميده است. كتاب «تو هيچ گپ نزن» به قلم محمد حسين محمدی، اهل افغانستان كه به زبان فارسی دری نوشته شده، مشتمل بر داستان‌هايی به نام‌های آوازش، كبك مست، پروانه‌ها و چادرهای سفيد، وطن، رانا، حلپی، هشت نفر بوديم ما كه پای نداشتيم و مزه آفتاب است.
more