Ramz'nuqṭah'hā-yi Man: Persiska (Farsi) 1403

رمز نقطه های من

Författare: Caroline Gertler

Åldersgrupp: Ung vuxen (12–18 år)

Betyg:

12,43 $

4-6 Veckor

Pocketbok

12,43 $

Välj antal

Dela

Önskelista

When Georgia finds a secret sketch her late father—a famed artist—left behind, the discovery leads her down a path that may reshape everything holding her family and friends together. Georgia Rosenbloom’s father was a famous artist. His most well-known paintings were a series of asterisms—patterns of stars—that he created. One represented a bird; one, himself; and one, Georgia’s mother. There was supposed to be a fourth, but Georgia’s father died before he could paint it. Georgia’s mother and Georgia's best friend, Theo, are certain that the last asterism would’ve been of Georgia, but Georgia isn’t so sure. She isn’t sure about anything anymore—including whether Theo is still her best friend. Then Georgia finds a sketch her father made of her. One with pencil points marked on the back—just like those in the asterism paintings. Could this finally be the proof that the last painting would have been of her? Georgia’s quest to prove her theory takes her around her Upper West Side neighborhood in New York City and to the Metropolitan Museum of Art, which was almost a second home to Georgia since she had visited her favorite artists and paintings there constantly with her father. But the sketch leads right back to where she’s always belonged—with the people who love her, no matter what.

وقتی جورجیا طرحی مخفی را پیدا می کند که پدر فقیدش - یک هنرمند مشهور - پشت سر گذاشته است، این کشف او را به مسیری هدایت می کند که ممکن است همه چیزهایی را که خانواده و دوستانش را کنار هم نگه می دارد، تغییر دهد. پدر جورجیا روزنبلوم یک هنرمند مشهور بود. شناخته‌شده‌ترین نقاشی‌های او مجموعه‌ای از ستاره‌ها - الگوهای ستاره‌ها - بود که او خلق کرد. یکی نماینده پرنده بود. یکی، خودش؛ و یکی، مادر جورجیا. قرار بود چهارمی هم وجود داشته باشد، اما پدر جورجیا قبل از اینکه بتواند آن را نقاشی کند درگذشت. مادر جورجیا و بهترین دوست جورجیا، تئو، مطمئن هستند که آخرین ستاره از جورجیا بوده است، اما جورجیا چندان مطمئن نیست. او دیگر در مورد هیچ چیز مطمئن نیست - از جمله اینکه آیا تئو هنوز بهترین دوست او است یا خیر. سپس جورجیا طرحی را پیدا می کند که پدرش از او ساخته است. یکی با نوک مداد در پشت علامت گذاری شده است - درست مانند نقاشی های ستاره. آیا این در نهایت می تواند دلیلی باشد بر اینکه آخرین نقاشی از او بوده است؟ تلاش جورجیا برای اثبات نظریه‌اش، او را به اطراف محله‌اش در شهر نیویورک و موزه متروپولیتن می‌برد، که تقریباً خانه دوم جورجیا بود، زیرا او دائماً با پدرش از هنرمندان و نقاشی‌های مورد علاقه‌اش دیدن می‌کرد. اما این طرح دقیقاً به جایی می‌رسد که او همیشه به آن تعلق داشته است - با افرادی که او را دوست دارند، مهم نیست چه باشد.