OBS! Letar du efter en beställning lagd före 2025-09-29, 16:00? [klicka här]
lördag - 2025 11 oktober
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"sv-se","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Logga in
shopping cart 0
Kundvagn

Kundvagn

Menu

  • Huviyat
Produktinformation
Originaltitel: هویت
ISBN: 9789644055911
Förlag: 'Ilm
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 208
Vikt: 257 g
Produktmått: 14 x 21 x 1 , 9 cm
Bokomslag: Pocketbok

Huviyat: Persiska (Farsi) 1386

هویت

Författare: Nargis 'Aynī
Betyg:
20,22 $
4-6 Veckor
Önskelista
Wishlist
Produktinformation
Originaltitel: هویت
ISBN: 9789644055911
Förlag: 'Ilm
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 208
Vikt: 257 g
Produktmått: 14 x 21 x 1 , 9 cm
Bokomslag: Pocketbok
A novel by Narges Eini.
more
"سرگرد امیر یگانه‌زاد" که چشم‌انتظار تولد اولین فرزندش است مامور شده تا برای دستگیری جوانی به نام "علی خسروی"، که با نوشته‌ها و سروده‌هایش امنیت کشور را به خطر انداخته، به مشهد سفر کند. اداره‌ی شهربانی برای آشنایی بیشتر وی با افکار مجرم تحت تعقیب مجموعه‌ای از نوشته‌هایش را در اختیار سرگرد قرار داده است. از سوی دیگر "مریم"، همسر امیر، به صورتی ناگهانی از طریق پدر و مادرش مطلع می‌شود که فرزند واقعی آن‌ها نیست و زمانی که پدر و مادر در یکی از روستاهای شمال به تدریس اشتغال داشته‌اند او را به فرزندی پذیرفته‌اند. این ضربه برای مریم باردار بسیار تکان‌دهنده است. اما او سرانجام به خود مسلط شده و تصمیم می‌گیرد خانواده‌ی واقعی‌اش را بیابد. امیر که عازم ماموریت است از برادرش، "امین"، می‌خواهد که پیگیر جریان باشد. امین پس از تحقیق در روستای مورد نظر و صحبت با ارباب روستا پی می‌برد که پدر و مادر مریم درگذشته‌اند و خواهر دیگر وی با نام "لیلا" به خانواده‌ی سرنشناسی در گرگان سپرده شده و برادر بزرگ با نام "علی" برای ادامه‌ی تحصیل به تهران رفته و مدت‌های زیادی است که کسی خبری از وی ندارد. برادر کوچک‌تر، "رضا" نیز سخت معتاد و در خانه‌ی اربابی به عنوان خدمتکار مشغول کار است. تلاش‌های امین برای یافتن علی راه به جایی نمی‌برد، اما همه را با این واقعیت روبه‌رو می‌کند که او همان "علی خسروی" معروف است. مریم مستاصل از سرنوشتش، تصمیم می‌گیرد لیلا و رضا را از نزدیک ملاقات کند. امین، مریم و رضا پس از شبی استراحت در رشت راهی گرگان می‌شوند و با این واقعیت تلخ که لیلا در بیمارستان بستری است و احتیاج به پیوند قلب دارد مواجه می‌شوند. همان شب رضا تصمیم به ترک اعتیاد خویش می‌گیرد، ولی به علت ضعف، دچار مرگ مغزی شده و قلبش به لیلا پیوند زده می‌شود. از سوی دیگر امیر که مجذوب شخصیت و نوشته‌های "علی خسروی" شده بدون آن که بداند او برادر همسرش است به جای دستگیری وی مقدمات فرارش به خارج از کشور را مهیا می‌کند و به علت همین کار تیرباران می‌شود. علی بعد از مدت‌ها به ایران بازمی‌گردد و شبی پنهانی هر دو خواهرش را که سال‌ها از یک‌دیگر دور بوده‌اند در خانه‌ی والدین لیلا ملاقات می‌کند.
more