Bāzgasht: Persiska (Farsi) 1400

کارآگاه بری ساتن پلیس شهر نیویورک هنگام تحقیق از پدیده ای که رسانه ها از آن با نام نشانگان یادآوری کاذب یاد میکنند بیماری اسرار آمیزی که مبتلایان را با خاطره هایی از زندگی ای که هرگز نداشته اند به جنون میکشد - متوجه چیزی میشود. دانشمند عصب شناسی هلنا اسمیت به چیزی باور دارد. به همین دلیل است که زندگی اش را وقف ساختن فناوری ای کرده که به ما اجاره میدهد از ارزشمندترین خاطره هایمان محافظت کنیم. اگر در کارش موفق شود هر کسی میتواند دوباره نخستین بوسه اش را تولد فرزندش را و آخرین لحظه زندگی پدر و مادر در حال مرگش را به یاد بیاورد. هنگامی که بری در جستجوی حقیقت است، با چیزی روبه رو می شود که وحشتناک تر از هر بیماری ای است؛ نیرویی که نه فقط به ذهنهای ما بلکه به خود بافت گذشته حمله میکـ ی کند و تأثیر آن باعث آغاز نابودی دنیایی میشود که میشناسیم؛ و او همراه با هلنا با هم کار میکنند تا بختی برای شکست دادنش پیدا کنند. ولی چگونه میتوان چنین بختی را پیدا کرد هنگامی که خود واقعیت دگرگون میشود و در اطراف آنها فرومی ریزد؟