Dar litafat-i shab: Persiska (Farsi) 1380

در لطافت شب

Författare: Manuchihr Kazimi

Betyg:

23,18 $

4-6 Veckor

Pappersmapp

23,18 $

Välj antal

Dela

Önskelista

Fiction, It was midnight. Maryam was in the second floor of their home, and was lie down on bed and was in her deep thoughts. Her face was wet of her last crying. She was thinking that the doctor told her husband, 'Ali Yaraqchi, is a psychopath. Her parents didn't believe it and they also were against her to divorce.

داستان، شب از نيمه گذشته بود. مريم در طبقه دوم ويلايشان روي تخت دراز كشيده بود و در افكار عميق خود بود. صورتش هنوز از آخرين قطرات اشكش خيس بود. او داشت به گفته ي دكتر فكر ميكرد كه گفته بود شوهرش علي يراقچي به بيماري هيستريس مبتلا شده است ولي والدينش آنرا يك بهانه اي براي او پنداشتند و با طلاق گرفتن او هم مخالف بودند.