ʻĀshiqān-i Zhāpunī: Persiska (Farsi) 1395

رمان اسپانیایی. «عاشق ژاپنی» روایت داستان زندگی دو زن از دو نسل متفاوت است. همچنان که عشق نیز در این رمان محتوایی متفاوت دارد، روایت زندگی این دو زن نیز حامل جریانی متفاوت است. ایزابل آلنده در نوشتن این اثر دست به واکاوی تاریخ می‌ زند. او سراغ المان‌ هایی می‌ رود که در دل تاریک خانه ی تاریخ قرار دارند. شاید بتوان گفت، آلنده در لایه‌ های زیرین این رمان به دنبال بازتولید رابطه‌ هایی است که معصومانه قربانی جنگ می‌ شوند. قصه ی «عاشق ژاپنی» در یک خانه ی سالمندان می‌ گذرد. خانه‌ ای به نام «چکاوک» که محیطی متفاوت برای شخصیت اصلی یعنی آیرینا ایجاد کرده است. معمولا فضایی که در خانه‌ های سالمندان وجود دارد به نوعی کسل‌ کننده و یکنواخت است. اما خانه ی چکاوک برای آیرینا چندان هم حوصله‌ بر نیست. آلنده در توصیف خانه ی چکاوک می‌ نویسد: « اینجا اصلا" حوصله‌ ات سر نمی‌ رود. آدم‌ های این مجموعه همگی تحصیل کرده‌ اند و اگر حالشان خوب باشد، هنوز هم دست از یادگیری و تجربه کردن برنمی دارند. این مجموعه آن ها را تحریک می‌ کند تا بتوانند از بزرگ ترین آفت پیری، یعنی تنهایی در امان باشند.» ایزابل آلنده در جای جای رمان هر کجا که قرار است درباره ی یکی از شخصیت‌ های خانه ی چکاوک حرفی با مخاطب بزند، در لا به‌ لای توصیف‌ های ظاهری آن ها، اشاراتی بی‌ پرده نیز به روابط عاشقانه‌ ی آن ها دارد. «عاشق ژاپنی» روایت در به‌ دری‌ های انسان معاصر است و از نظر آلنده، زن در کانون این در به‌ دری‌ هاست. شاید به خاطر همین است که شخصیت زن در آثار آلنده، همواره از پرداختی متفاوت برخوردار است. «عاشق ژاپنی» پر از فرازها و فرودهای هیجان‌ انگیز انسان‌ هایی است که در سکوت زندگی می‌ کنند. مردمانی که ناخواسته با جنگ تحقیر می‌ شوند و در عین حال عشق را تنها مأمن خود برای رهایی از این حقارت تحمیلی می‌ دانند. بی‌ گمان آلنده در این قصه قصد دارد تا مخاطب درک عمیق‌ تری از زخم‌ های تاریخی خود داشته باشد.