Paymānshikan (shishgānah-i asrār-i Nicholas Flamel-i jāvdān, kitāb-i panjum): Persiska (Farsi) 1392

داستان انگلیسی برای نوجوانان. دوقلوها از هم جدا افتاده اند و این شروع پایان است. الکاتراس: اگر چه متحد ماکیاولی و بیلی بچه، دکتر جان دی، وارلوگا اعلام شده است، اما آن ها همچنان نقشه هایی را که باستانیان، پیش پایشان گذاشته اند، دنبال خواهند کرد. هیولاهای الکاتراس را در شهر سانفرانسیسکو آزاد می کنند و این پایانی برای حکوت نسل بشر بر زمین خواهد بود. دانوتالیس: قلمرویی که اسکاتی و ژان دارک وارد آن شده اند، به مراتب خطرناک تر از چیزی است که آن ها تصور می کردند. آن ها اتفاقی از آن جا سر درنیاوردند - هر دو زن جنگجو، به دلیلی به آن جا احضار شده اند. همین طور سنت ژرمن، پالامیدیس و شکسپیر، آن ها فراخوانده شدند تا در زمان به عقب سفر کنند و دانوتالیس را نابود کنند. چون جزیره ی دانوتالیس که در افسانه های بشر به نام شهر گمشده ی آتلانتیس معروف است، باید سقوط کند تا دنیای مدرن امروز پا به عرصه ی وجود بگذارد. سانفرانسیسکو: پایان نزدیک است. جان نیومن یک جبهه را انتخاب کرده و در کنار خواهرش، سوفی و کیمیاگر، نیکولاس فلامل نخواهد جنگید. او در کنار دی و ویرجینیا دیر مرموز به میدان خواهد رفت. مگر اینکه سوفی بتواند برادر دوقلویش را قبل از شروع جنگ و نابودی همه چیز پیدا کند.