Mā Gurg Būdīm: Persiska (Farsi) 1403
ما گرگ بودیم
8,96 £
Dela
Wishlist
Originaltitel:
On était des loups
ISBN:
9786229171332
Översättare:
Maḥmūd Gūdarzī
Förlag:
Chām
Åldersgrupp:
Vuxen
Sidor:
156
Vikt:
106 g
Produktmått:
11 x 20 x 1
,
5 cm
Bokomslag:
Pocketbok
That evening, when Liam returns from the mountain forests where he has gone hunting, he immediately guesses that something has happened. His five-year-old son, Aru, is not waiting for him in front of the house. In the yard, he discovers the footprints of a bear. Next to it, under the inert body of his wife, he finds his son. Alive. Amid his crumbling existence, Liam has one certainty. This wild world is not made for a child. Determined to entrust his son to others, he prepares a long journey to the rhythm of the horses' steps. But in these depths, no one knows what can happen. Even less a man mad with rage and pain accompanied by a terrified child. In the same vein, as Et toujours les Forêts, Sandrine Collette plunges her reader into the heart of nature as overwhelming as it is indifferent to humans. Throughout these sublime pages, she questions paternal instinct and the price of a possible rebirth.
more
کتاب ما گرگ بودیم اثر ساندرین کولت فرانسوی که در سال 2022 برای اولینبار منتشر شد، نمونهای از وسترن معاصر و مدرن است و این به این معنا است که همچنان که این ژانر در سینما جلوههای تازهای به خود میگیرد، در ادبیات نیز داستانها با حفظ جوهرهی اصلی وسترن، نو میشوند.
شاید وقتی ما گرگ بودیم را میخوانید یاد کتاب جاده اثر مک کارتی بیفتید؛ بااینحال کولت این فضا را بهسرعت به هم میزند و شما را از این تصور دور میکند او بدون فیلتر شخصیترین و صمیمیترین افکار و احساساتش را به نمایش میگذارد، گویی ما خوانندگان مستقیم به مغز و روح قهرمان داستان وصل میشویم. یک جملهی کتاب، بدون هیچ نقطهگذاری، میتواند یک فصل کامل را برای خودش بسازد. اگر با صدای بلند داستان را برای خودتان بخوانید، به شما این امکان را میدهد تا رشتهای را پیدا کنید که میتوانید از آن پیچیدگیهای پیچیده و آشفته و داستانی واضح، هیپنوتیزمکننده و تأثیرگذار بسازید. فریبنده است که به شما این احساس دست میدهد که با صدای بلند درحال فکرکردن هستید، نه کتابخواندن، چرا که ما دائما بدون نقطه یا ویرگول فکر میکنیم، شبیه مونولوگ درونی شخصیت داستان. این بهسادگی در داستان قابللمس است زیرا ما تصویری از اینکه قهرمان داستان دارد برای برقراری ارتباط با افراد دیگر تلاش میکند تا داستانی را نقل کند، نداریم، ما او را برهنه، خام و بدون نقاب در جلوی خود داریم. بدون اینکه حضور ما را حس کند، انگار فقط دارد بلند فکر میکند، و در ذهنش هیچ تماشاگر و خوانندهای وجود ندارد.
more