Rūyārūyī-yi Fālānzh-i Maqdūnī bā Jangjū-yi Pārsī: Persiska (Farsi) 1403
رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی
11,55 £
Dela
Wishlist
Originaltitel:
Macedonian Phalangite vs Persian Warrior: Alexander confronts the Achaemenids
,
334–331 BC
ISBN:
9786220405269
Översättare:
ʻAlī-Asghar Salaḥshūr
Förlag:
Quqnus
Åldersgrupp:
Vuxen
Sidor:
112
Vikt:
226 g
Produktmått:
18 x 25 x 1
,
5 cm
Bokomslag:
Inbunden
Alexander's phalangites clash with Persian foot soldiers in three key battles of the Ancient World.
In this highly illustrated study, a noted authority assesses the origins, combat role, and battlefield performance of Alexander's phalangites and their Persian opponents in three key battles of the era--the Granicus River, Issus, and Gaugamela--at the dawn of a new way of waging war.
In August 334 BC, Alexander the Great invaded the Persian Empire and systematically set about its conquest. At the core of Alexander's army were 10,000 members of the phalanx, the phalangites. Armed with a long pike and fighting in formations up to 16 ranks deep, these grizzled veterans were the mainstay of the Macedonian army.
Facing them were the myriad armies of the peoples that made up the Persian Empire. At the center of these forces was the formation known as the 10,000 elite infantry, armed with spears and bows.
more
کلیت کتاب «رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» درباره سه نبرد معروف گرانیکوس، ایسوس و گوگمل است که به گفته منابع کلاسیک (به ویژه آریان، پلوتارک و دیودوروس) اسکندر مقدونی توانست نیروهای داریوش سوم، واپسین شاه هخامنشی را شکست دهد، اما این تمام چیزی نیست که کتاب به آن میپردازد؛ کتاب با جزئیات درباره واحدها و ساختار ارتشها، آرایشهای جنگی، سربازان و تجهیزات آنها، راهبردها و تدابیر جنگی، پیاده نظام و سواره نظام مقدونی و پارسی و کارایی آنها سخن میراند و منابع نوشتاری و تاریخی و نیز شواهد باستانشناختی مرتبط با آنها را بررسی و واکاوی کرده است، برای نمونه درباره واحدهای پیادۀ زبده و برگزیده سپاه جاویدان هخامنشی و فالانکس مقدونی، ساز و برگ جنگی و فداکاری و وفاداری آنها به شاه و نظامهای پادشاهی پارسی و مقدونی آگاهیهای ارزنده ای را در اختیار خواننده قرار میدهد. ایراد اساسی کتاب نیز اتکای بیش از اندازه نگارنده به منابع کلاسیک است؛ این منابع درباره آمار کشتهشدگان و زخمیهای پارسیان بزرگنمایی کردهاند که موری دام به عنوان نویسنده کتاب به آن اذعان کرده است. شوربختانه، هیچ منبع نوشتاری دست اول پارسی درباره جنگهای داریوش سوم با مقدونیان وجود ندارد و به ناچار باید به منابع تاریخی یونانی و رومی اتکا کرد.
more