Shīrkhvārgāh-i āminah: Persiska (Farsi) 2023
شیرخوارگاه آمنه
7,74 £
Dela
Wishlist
ISBN:
9781447849780
Förlag:
Aftab Publications Norway x
Åldersgrupp:
Vuxen
Sidor:
118
Vikt:
156 g
Produktmått:
14 x 21 cm
Bokomslag:
Pocketbok
مجموعه شعر «شیرخوارگاه آمنه» بیان حال ایران امروز است غرق در زوال و نابختیاری. زبان مردمی است که به دشواری توانستهاند پا به میدان بگذارند تا از سیاهی به روشنای عدالت، آزادی، برابری برسند که در شعار «زن، زندگی، آزادی» خانه کرده است.
[…] گفتنیتر این که
این کتاب به پاس ریشههای بریده در گلو و خونهای ریخته بر خاک، بیرون از ایران استبدادزده و بدون پروانهی نهادهای پلید دولتی یا حکومتی درون ایران، چاپ میشود
و این سرافرازی دیگری است برای من که از زمانی که به نادرستی و زشتکاری حکومت دینسالاران تباهکار پی بردهام، دَمی در برابر دستگاه زر و زور آنان و کارگزاران نابکارشان، سر خم نکرده و نخواهم کرد. من خود را بدهکار خون جوانان شکنجهدیده و کشتهشده در زندانها و خیابانهای میهنم و وامدار خامههای توانمند ایراخته به خاموشی و فراموشی میدانم و بیزارم از نادانی و سازشکاری بیشینهی مردم سرزمینم! کسانی که این همه ستم و پلشتکاری را میبینند و خو میکنند. از آن بدتر سیبزمینیهایی که این همه لژن و خون درهمجوش را میبینند و برای چاپ ژاژهاشان دَم باریکای تیزی و کف تابهی لیزی صف میکشند. من ولی برمیگزینم در گمنامی و تنهایی خودم بپوسم و بمیریم و تا جایی که توان دارم در این پایبندی و پیشگزارهی اخلاقی خواهم کوشید و هرگز حکومت ننگین این خونخواران و ننگ کنارآمدهگان با ایشان را به هنجار نخواهم شناخت که سر نهادن بر لبهی قیچی و دل دادن به هنگامهی هوچی در منش فرهنگورزان نیست. مگر ادبیات چیست جز آزادی؟ جز کنش و کوشش در راه آن؟ و مگر مردمان رنجکشیده و دلشورهمند از ادبیات چه میخواهند؟!
more
مجموعه شعر «شیرخوارگاه آمنه» بیان حال ایران امروز است غرق در زوال و نابختیاری. زبان مردمی است که به دشواری توانستهاند پا به میدان بگذارند تا از سیاهی به روشنای عدالت، آزادی، برابری برسند که در شعار «زن، زندگی، آزادی» خانه کرده است.
[…] گفتنیتر این که
این کتاب به پاس ریشههای بریده در گلو و خونهای ریخته بر خاک، بیرون از ایران استبدادزده و بدون پروانهی نهادهای پلید دولتی یا حکومتی درون ایران، چاپ میشود
و این سرافرازی دیگری است برای من که از زمانی که به نادرستی و زشتکاری حکومت دینسالاران تباهکار پی بردهام، دَمی در برابر دستگاه زر و زور آنان و کارگزاران نابکارشان، سر خم نکرده و نخواهم کرد. من خود را بدهکار خون جوانان شکنجهدیده و کشتهشده در زندانها و خیابانهای میهنم و وامدار خامههای توانمند ایراخته به خاموشی و فراموشی میدانم و بیزارم از نادانی و سازشکاری بیشینهی مردم سرزمینم! کسانی که این همه ستم و پلشتکاری را میبینند و خو میکنند. از آن بدتر سیبزمینیهایی که این همه لژن و خون درهمجوش را میبینند و برای چاپ ژاژهاشان دَم باریکای تیزی و کف تابهی لیزی صف میکشند. من ولی برمیگزینم در گمنامی و تنهایی خودم بپوسم و بمیریم و تا جایی که توان دارم در این پایبندی و پیشگزارهی اخلاقی خواهم کوشید و هرگز حکومت ننگین این خونخواران و ننگ کنارآمدهگان با ایشان را به هنجار نخواهم شناخت که سر نهادن بر لبهی قیچی و دل دادن به هنگامهی هوچی در منش فرهنگورزان نیست. مگر ادبیات چیست جز آزادی؟ جز کنش و کوشش در راه آن؟ و مگر مردمان رنجکشیده و دلشورهمند از ادبیات چه میخواهند؟!
more