Jidāl-i Qadīm va Jadīd az Naw'zāyish ta Inqilāb-i Farānsah: Tārīkh-i Andīshah-yi Sīyāsī-i Jadīd dar Urūpā: Persiska (Farsi) 1387
جدال قدیم و جدید از نوزایش تا انقلاب فرانسه: تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا
14,90 £
Dela
Wishlist
At the dawn of the third millennium AD, a widespread expectation of the end times permeated Christendom, fueled by perceived signs and a miscalculation of Christ's birthdate by the church calendar. This anticipation extended for nearly a century, encompassing an additional thirty-three years believed to mark the millennium after his crucifixion. As this extended period of waiting unfolded, Christian Europe underwent a profound transformation, impacting all facets of life. A sense of reconciliation with the world order emerged, potentially signifying a subsiding of divine wrath. This transformation forms the backdrop for what historians term the "twelfth-century Renaissance." Between the millennium of Christ's birth and the early twelfth century, significant shifts occurred in the socio-economic structures of European nations, accompanied by new intellectual and organizational trends, evolving educational methods, and novel approaches to classical heritage integrated with Christian tradition. This intellectual current persisted until the French Revolution in the eighteenth century. This book explores the conflict between tradition and modernity from the Renaissance to the French Revolution, arguing that a global understanding of this dynamic is essential for comprehending tradition and modernism in Iran.
more
در آغاز هزارۀ سوم میلاد مسیح، امت عیسی مسیح در انتظار آخرالزمان به سر میبرد و نشانههای آن را نیز در همهچیز و همهجا میدید. این انتظار نزدیک به هفت دهه به درازا کشید و از آنجا که در آغاز هزارۀ دوم به حساب نادرست تقویم کلیسا سالگرد میلاد عیسای نصرانی بود، گمان بر آن رفت که بازگشت او به هزارهای پس از مصلوب شدن، موکول شده است. بدینسان، سی و سه سال دیگر نیز به انتظار گذشت و با سپری شدن این سالهای پردرد و رنج انتظار، امت عیسی مسیح چهرۀ دیگری به خود گرفت و انتظار جای خود را به تحولی داد که همۀ عرصههای حیات اروپای مسیحی را دگرگون کرد. چنین به نظر میرسید که نایرۀ غضب خداوندی فرونشسته و مسیحیان پس از تحمل مصائب و دشواریها با تعمیدی دوباره با نظم عالم آشتی کردهاند. این دگرگونی را میتوان همچون زمینۀ تحولاتی دانست که تاریخنویسان اخیر از آن به «نوزایش سدۀ دوازدهم» تعبیر کردهاند. در فاصله هزارۀ میلاد عیسی مسیح و نخستین دهههای سدۀ دوازدهم، در ساختار نظام اجتماعی و اقتصادی کشورهای اروپایی دگرگونیهایی اساسی صورت گرفت و همزمان با این دگرگونیها گرایشهای نوینی نیز در قلمرو اندیشه و سازمان و شیوههای آموزش و رویکرد به میراث فرهنگی کهن در پیوند آن با سنت دیانت مسیحی پدید آمد و جریانی از اندیشههای نو را به دنبال آورد. این روند تا انقلاب فرانسه در قرن هجدهم ادامه داشت. در کتاب حاضر جدال سنت و مدرنیته از دوران نوزایش تا انقلاب فرانسه تحلیل گردیده است. به اعتقاد نویسنده برای شناخت سنت و مدرنیسم در کشور ایران، باید نخست این مساله از جنبۀ جهانی بررسی گردد.
more