Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
شنبه - 12 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
شابک: 9789641934455
ناشر: Nashr-i Ali
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 689
وزن: 830 g
ابعاد: 14 x 21 x 4٫82 cm
جلد کتاب: شومیز

شیدایی فارسی 1399

Shaydāyī

نویسنده: Zībā Sulaymānī
امتیاز:
424 SEK
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9789641934455
ناشر: Nashr-i Ali
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 689
وزن: 830 g
ابعاد: 14 x 21 x 4٫82 cm
جلد کتاب: شومیز
A Persian novel.
more
رمان فارسی. بارش بی امان بارون و صدای تیک تیک برف پاک کن ماشین و بغض و گریه و فریاد شب نیلوفریم را تب دار کرده بود. مبتلا شده بودم به عشق، به عشقی یک طرفه و سوزان چشمم اگر جان داشت فریاد می زد از سوزش دیدن آن لحظه، فریاد می زد از سوختن زیر آن بوسه بی قرار، فریاد می زد از خرد شدن از نادیده گرفته شدن از به باران نشستن، فریاد می زد و من چقدر عاجز بودم در مقابل مردی که اخم از یادش رفته بود کنار دلبرش و مستانه دست توی دستش می رقصید. می رقصید و متلاطم می کرد باور دور من را از رسیدن به سراب نگاهش. راستی کی و کجا این قدر عاشقش شده بودم که حتی تاب دیدن چشمان سیاهش را در تاریکی محض آن شب نداشتم؟ باید حرف می زدم باید با کسی که عشق را می شناخت حرف می زدم. کسی که خوب می شنید و کمتر سرزنش می کرد دل سر کشم را از عاشق شدن مردی که عشق قبل از من لانه کرده بود در چشم های سیاهش ...
more