Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
شنبه - 12 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
شابک: 9786005639285
ناشر: Hilla
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 96
وزن: 150 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫67 cm
جلد کتاب: شومیز

مردی که هیچ بود فارسی 1393

Mardī kih hīch būd

نویسنده: Murta ̤zá Aḥmadī
امتیاز:
149 SEK
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9786005639285
ناشر: Hilla
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 96
وزن: 150 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫67 cm
جلد کتاب: شومیز
A Persian novel.
more
نویسنده در اين کتاب به مرور خاطرات خود در شهر تهران پرداخته است. در بخشی از اين کتاب آمده است: کار شاغلام پخت و پز و فروختن جغور بغور (حسرت الملوک) بود. بعدازظهر تا شب سر چارراه گمرک اميريه چسبيده بود به دکون نونوایی سنگکی آق الياس بساط ميکرد و با اون صدای خوشش ميزد زير آواز، «دل دارم قلوه دارم کباب سرخ کرده دارم...» عطر و بویی راه ميانداخت که هر عابری رو به طرف خودش ميکشوند. ماهی يه بار شاغلام دل و جيگر و خوش گوشت ميآورد خونه، منقل و زغالو ميذاش بغل باغچه، دل و جيگرا رو سيخ ميکرد و ميچيد رو آتيش و اهل خونه رو دعوت ميکرد. بادبزنو دس می گرفت و سيخو زير و رو ميکرد و ميزد زير آواز. از جواد يساری و داود مقامی، عباس قادری و نعمت آغاسی براشون ميخوند و گاهی يه کوچه باغی مهمونش ميکرد و حال و هوای ديگهای به بزم خودش ميداد.
more