Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
Saturday - 2025 04 October
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"en-us","Currency":"gbp","CurrencySign":"£","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Login
shopping cart 0
Basket

Basket

Menu

Product Information
ISBN: 9786001198717
Publisher: Qatrih
Age Group: Adult
Pages: 120
Weight: 180 g
Dimensions: 14 x 21 x 0.84 cm
Book Cover: Paperback

Pustchī: Persian 1395

پستچی

Edition: 9
Rating:
12.76 £
4-6 Weeks
Wishlist
Wishlist
Product Information
ISBN: 9786001198717
Publisher: Qatrih
Age Group: Adult
Pages: 120
Weight: 180 g
Dimensions: 14 x 21 x 0.84 cm
Book Cover: Paperback
A Persian novel.
more
این رمان عاشقانه که از سوی مخاطبان با استقبال خوبی مواجه شد، عشق را با نگاهی روان‌ شناختی به تصویر می‌ کشد. در بخشی از این رمان می‌ خوانید: «چهارده‌ ساله که بودم؛ عاشق پستچی محل شدم. خیلی تصادفی رفتم در را باز کنم و نامه را بگیرم، او پشتش به من بود. وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی، آب شد و زمین ریخت! انگار انسان نبود، فرشته بود! قاصد و پیک الهی بود، از بس زیبا و معصوم بود! شاید هجده نوزده سالش بود. نامه را داد. با دست لرزان امضا کردم و آن‌ قدر حالم بد بود که به‌ زور خودکارش را از دستم بیرون کشید و رفت. از آن روز، کارم شد هر روز برای خودم نامه نوشتن و پست سفارشی! تمام خرجی هفتگی‌ ام، برای نامه‌ های سفارشی می‌ رفت. تمام‌ روز گرسنگی می‌ کشیدم، اما هر روز؛ یک نامه سفارشی برای خودم می‌ فرستادم، که او بیاید و زنگ بزند، امضا بخواهد، خودکارش را بدهد و من یک‌ لحظه نگاهش کنم و برود. تابستان داغی بود. نزدیک یازده صبح که می‌ شد، می‌ دانستم الآن زنگ می زند! پله‌ ها را پرواز می‌ کردم و برای این که مادرم شک نکند، می‌ گفتم برای یک مجله می‌ نویسم و آن‌ ها هم پاسخم را می‌ دهند...»
more