Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الخميس - 1447 10 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
العنوان الأصلي: Banana Brava
 ISBN رقم: 9786222674984
المترجم: 'Abbas Pizhman
الناشر: Nigah
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 190
الوزن: 198 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫7 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

موز وحشی الفارسية 1403

Muz-i Vaḥshī

التقييم:
15٫70 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: Banana Brava
 ISBN رقم: 9786222674984
المترجم: 'Abbas Pizhman
الناشر: Nigah
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 190
الوزن: 198 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫7 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
Joel is an upper-class young man who, unhappy with the fate that his parents had determined for him, abandons his family and ventures into the world of gold mining. In Mato Grosso, he meets Gregorão, a much older countryman, for whom he ends up feeling a sincere and brotherly affection. Joel's restlessness, however, leads him to take another risk. His interest in diamonds is replaced by the prospecting for crystal in Goiás. In this quest, he experiences the conflict between countrymen and prospectors. With Gregorão's help, he tries to escape intrigues and betrayals in a desperate escape through the jungle. Banana brava, José Mauro de Vasconcelos' debut work, immerses the reader in the brutal and violent world of gold mining, winning them over with its vigorous narrative.
more
روزى در جست‌وجوى نوع دیگرى از زندگى وارد سرتائو شدم. قلبم را در سایه‌ی درختى گذاشتم تا مضطرب در انتظار بازگشتم بماند و رفتم. بى‌آنکه در جایى توقف کنم راه پیمودم. آفتاب پوست صورت و دست‌هایم را سوزاند. راه‌هاى بسیاری پیمودم، راه‌هایى پرگردوخاک، دراز، ساکت. آن دو چیز را که به آن‌ها زمان و مکان مى‌گویند از یاد بردم تا خود را در واقعیت فاصله گم کنم. جز فاصله چیز دیگرى نبود… خستگى شدیدى بر جسمم غلبه کرد… در این موقع بود که به انسان‌هاى بى‌رحم برخوردم. انسان‌هایى که قلبى وحشتناک در سینه دارند و این قلب حتی براى زندگى بسیار وحشتناک‌ترى می‌تواند بتپد. انسان‌هایى که نه رحم‌کردن به دیگران را مى‌شناسند، نه رحم‌کردن به خود را. من سرگذشت این انسان‌ها را دیدم، شنیدم، تجربه کردم. آنگاه غمگین بازگشتم و به جست‌وجوى قلبم رفتم که مضطرب در سایه‌ی همان درخت منتظرم بود. تصمیم گرفتم سرگذشت این انسان‌هاى بى‌رحم را روایت کنم. من با مرکب یا با خون نمى‌نویسم. تنها از عرق رنج‌ها و خستگى‌هایم استفاده مى‌کنم، عرقى که با خاک راه‌هاى سرگردانى‌ام مخلوط شد. خاکى که از قدم‌هاى انسان‌هاى بى‌رحم، هنگام راه‌پیمودنِ خوابگردانه‌شان به‌سوى ال دورادوى دوردستشان، به هوا برخاسته بود. خاکى که همه هستیم. چرا که همه‌چیز خاک است. موز وحشی داستانی است که در منطقه‌ای به همین نام در برزیل در معادن الماس می‌گذرد. در میان مردمی که برای پیدا کردن الماس به زمین‌های منطقه هجوم آورده‌اند و به هیچ‌چیز و هیچ‌کس رحم نمی‌کنند. آنگاه، از اعماق آن خشونت، داستانی به‌غایت لطیف و عاطفی سر برمی‌آورد.
more