گزارش آخرین تابستان الفارسية 1402
Guzārish-i Akharīn Tābistān
22٫69 $
مشاركة
Wishlist
A novel by Sahand Iranmehr.
more
کتاب پیش رو داستانی است که جامعهی کنونی ایران را برای آیندگان به تصویر میکشد و از دنیای امروز برای نسلهای بعد میگوید تا درکی از فضای کنونی داشته باشند. نویسنده کوشیده تا بدون جانبداری سیاسی روایتی از زندگی اجتماعی مردم ارائه بدهد و با تکیه بر طنزی تلخ نشان دهد که چه چیزهایی سر جایش نیست.
برخی از شخصیتهای این کتاب مابهازای خارجی دارند و برخی دیگر کاملا زادهی تخیلات نویسندهاند.
سهند ایرانمهر، پژوهشگر و فعال رسانهای است که اتفاقات سالهای کرونا و روزگار بعداز آن که با آشفتگی اجتماعی و سیاسی در ایران همراه بود، او را به نوشتن افکاری که از مدتها پیش در ذهن میپروراند ترغیب کرد.
بخشی از کتاب
کیومرث دوباره به عکس نگاه کرد و گفت: «این زن و این راهپله تو رو یاد چی میندازه؟»
بلند شدم و روبروی عکس ایستادم. متوجه جزئیات بیشتری شدم. سمت چپ راهپله، باز هم پلههایی بود که از فضای تاریکتر پایین به کف میرسید و در پاگرد، نور کمرنگ و بیروح مهتابی پاشیده بود. زن انگار آن پلهها و پاگرد را پیموده بود و حالا پلههای دیگری پیش رو داشت که به فضای پرنورتری منتهی میشد. کبوترهای هراسان، طول مسیر را اشغال کرده بودند. شقیقهام را خاراندم و گفتم: « اولش مضطربم میکنه، ولی بعد آرومم میکنه چون ته راهپله میرسه به سطح، به نور آفتاب.»
نظرات
more