Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 19 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Bachchah maḥall-i naqqāshʹhā - 4 ( zamānī kih hamʹsangar-i Pīkāsu būdam )
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786008869115
الناشر: Hupa
الفئة العمرية: الشباب - 12 الی 18 سنه
الصفحات: 163
الوزن: 240 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫14 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

بچه محل نقاش ها - ٤ ( زمانی که هم سنگر پیکاسو بودم ) الفارسية 1397

Bachchah maḥall-i naqqāshʹhā - 4 ( zamānī kih hamʹsangar-i Pīkāsu būdam )

الطبعة: 4
الفئة العمرية: الشباب - 12 الی 18 سنه
التقييم:
13٫60 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786008869115
الناشر: Hupa
الفئة العمرية: الشباب - 12 الی 18 سنه
الصفحات: 163
الوزن: 240 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫14 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A Persian story for adolescents
more
داستان فارسی برای نوجوانان. مینا با چهار تا چشم وق‌ زده زُل زد تو صورت دایی‌ بزرگه: «کِی؟!!!» - یه زمانی وقتی که هنوز خیلی جوون بودم. - کجا؟ - یه جایی تو اسپانیا. هنوز حتی جنگ جهانی هم شروع نشده بود. محسن گفت: «کدوم جنگ جهانی؟» دایی چپ‌ چپ نگاهش کرد: «دوم دیگه» مینا متعجب نگاهش کرد: «وای! دایی‌ جون یعنی شما درست وسط میدون جنگ بودین؟» دایی خونسرد لبخند زد: «یه روزایی بودم، یه روزایی هم نبودم. من مجبور شدم برم وسط میدون جنگ» مانی گفت: «چرا مجبور شدین؟» دایی به عصایی که دست گرفته بود، تکیه زد: «پیکاسو ازم خواسته بود»
more