Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 19 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Bih khīyālam
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9789643729073
الناشر: Sukhan
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 536
الوزن: 510 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 3٫75 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

به خیالم الفارسية 1397

Bih khīyālam

المؤلف: Mar ̤zīyah Qanbarī
التقييم:
51٫23 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9789643729073
الناشر: Sukhan
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 536
الوزن: 510 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 3٫75 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A Persian novel.
more
رمان. کسی با صدایی شاد گفت: ــ عروس رفته گل بچینه! قند در دل مریم آب شد. یعنی عروس مجید بود؟ نگاهش به خطوط قرآنی بود که در دست داشت و گوشش بی‌تاب شنیدن دوباره‌ی صدای عاقد! مجید اما چهره‌اش اخم داشت. آنجا بود و نبود! ذهنش ناخودآگاه، درگیری لفظی چند ساعت پیشش با افشین را تداعی می‌کرد. یقه‌اش در دست‌های افشین مشت بود، وقتی به سینه‌ی دیوار هلش داد و با خشمی سرریز شده گفت: ــ توی نامرد که جربزه نداشتی خودت واسه زندگی خودت تصمیم بگیری و گوشت بدهکار حرفای خاله زنکی بود، غلط کردی دختر خواهر منو هوایی کردی. با یک حرکت زیر دستش زد و خود را رهانید و با آشفتگی چند قدم آن سوتر رفت: ــ داری تند می‌ری افشین، دختر خواهر تو، حالا زن یکی دیگه‌ست! چرا نمی‌خوای اینو بفهمی؟
more