OBS! Letar du efter en beställning lagd före 2025-09-29, 16:00? [klicka här]
fredag - 2025 03 oktober
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"sv-se","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Logga in
shopping cart 0
Kundvagn

Kundvagn

Menu

Produktinformation
Originaltitel: یک روز بعد از حیرانی
ISBN: 9786226609401
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 291
Vikt: 340 g
Produktmått: 14 x 21 x 2 , 7 cm
Bokomslag: Pocketbok

Yik Rūz Baad az Ḥayrānī: Persiska (Farsi) 1401

یک روز بعد از حیرانی

Författare: Fāṭimah Sulaymānī
Betyg:
202 SEK
4-6 Veckor
Önskelista
Wishlist
Produktinformation
Originaltitel: یک روز بعد از حیرانی
ISBN: 9786226609401
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 291
Vikt: 340 g
Produktmått: 14 x 21 x 2 , 7 cm
Bokomslag: Pocketbok
Fictional biography of the defender of the shrine of Mohammad Reza Dehghan Amiri.
more
می دانی آرزوی دو چیز به دلم ماند. هم دلم می خواست یک دل سیر کتک می زدم و هم دلم می خواست یک یادگاری از تو داشته باشم. در جریان یادگاری ها که هستی. همه را گذاشتند توی ویترین و درش را چندقفله کرده اند. از تو فقط چند عکس دارم که آن ها را هم از مهدیه گرفته ام. هر چه که از تو مانده را مامان فاطمه بلوکه کرده. حتی کم مانده دور ویترین سیم خاردار بکشند. البته حق هم دارند. من اگر بودم شاید دزدگیر هم نصب می کردم. چه صحنۀ بامزه ای می شود که مثلاً یک نفر مهمان خانۀ شما باشد و بخواهد دور از چشم بقیه در ویترین را باز کند. آن وقت آژیر دزدگیر رسوایش می کند. من هم به قول خودت گوریل شدم وقتی که به مهدیه گفتم در ویترین را باز کند و گفت در ویترین چند قفله ست و کلیدش را هم احتملاً یک نفر قورت داده...
more