OBS! Letar du efter en beställning lagd före 2025-09-29, 16:00? [klicka här]
lördag - 2025 04 oktober
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"sv-se","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Logga in
shopping cart 0
Kundvagn

Kundvagn

Menu

Produktinformation
ISBN: 9783965310964
Översättare: Munir Nazari
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 312
Vikt: 366 g
Produktmått: 14 x 21 cm
Bokomslag: Pocketbok

Gāhi shiyṭān ham faqaṭ yik ādam ast: Persiska (Farsi) 2023

گاهی شیطان هم فقط یک آدم است

Författare: Hans Rat
Betyg:
177 SEK
I lager (1-2 Dagar)
Önskelista
Wishlist
Produktinformation
ISBN: 9783965310964
Översättare: Munir Nazari
Åldersgrupp: Vuxen
Sidor: 312
Vikt: 366 g
Produktmått: 14 x 21 cm
Bokomslag: Pocketbok
«قُلدری‌های شیطان تمامی ندارد! یاکوب یاکوبی، مشاور و روان‌درمانگریست که گویا همواره باید در زندگی کاملا معمولی‌ا‌ش با افراد نامعمول و ناخوانده‌ روبه‌رو شود. این‌بار کسی به‌نام آنتون آورباخ آمده و روی معامله‌ای عجیب مصرّانه پافشاری می¬کند. آخر مگر می‌شود آدم روحش را با یک چمدان پول تاخت بزند؟ آورباخ مدعی است، می‌شود چرا که یاکوب با خدا هم‌پیاله شده و اکنون روحش ارزشِ خریدن پیدا کرده است. و خریدار کیست؟ شخصِ شخیصِ شیطانِ رانده‌شده! یاکوب عصبانی است؛ آخر چرا همه‌ی ملکوتیان و دوزخیان و یا همه‌ی روان‌پریشانی که ادعای اینْ یا آنْ بودنْ دارند، می‌خواهند با او ملاقات کنند؟ یاکوب تصمیم ندارد روحش را بفروشد. او اصلا ادعای آورباخ را باور هم نمی‌کند. اما آنتونِ مدعی که چندتایی هم برگ برنده در آستین دارد، دست‌بردار نیست و رفته‌رفته از زندگی یاکوب جهنمی می‌سازد باورنکردنی. در اثنای مصائبی به‌غایت غریب، هربار آرزو می‌کنیم، چه خوب می‌شد اگر دست‌کم این‌بار یاریِ خداوند از راه برسد.»
more
«قُلدری‌های شیطان تمامی ندارد! یاکوب یاکوبی، مشاور و روان‌درمانگریست که گویا همواره باید در زندگی کاملا معمولی‌ا‌ش با افراد نامعمول و ناخوانده‌ روبه‌رو شود. این‌بار کسی به‌نام آنتون آورباخ آمده و روی معامله‌ای عجیب مصرّانه پافشاری می¬کند. آخر مگر می‌شود آدم روحش را با یک چمدان پول تاخت بزند؟ آورباخ مدعی است، می‌شود چرا که یاکوب با خدا هم‌پیاله شده و اکنون روحش ارزشِ خریدن پیدا کرده است. و خریدار کیست؟ شخصِ شخیصِ شیطانِ رانده‌شده! یاکوب عصبانی است؛ آخر چرا همه‌ی ملکوتیان و دوزخیان و یا همه‌ی روان‌پریشانی که ادعای اینْ یا آنْ بودنْ دارند، می‌خواهند با او ملاقات کنند؟ یاکوب تصمیم ندارد روحش را بفروشد. او اصلا ادعای آورباخ را باور هم نمی‌کند. اما آنتونِ مدعی که چندتایی هم برگ برنده در آستین دارد، دست‌بردار نیست و رفته‌رفته از زندگی یاکوب جهنمی می‌سازد باورنکردنی. در اثنای مصائبی به‌غایت غریب، هربار آرزو می‌کنیم، چه خوب می‌شد اگر دست‌کم این‌بار یاریِ خداوند از راه برسد.»
more