Fasl-i 'uryani-yi 'ishq: Persiska (Farsi) 1382
فصل عریانی عشق
249 SEK
Dela
Wishlist
The main character of the story is a young girl named
"Nilufar" who is studying in the final course of medicine. The boss of the hospital where works is a young boy named
"Bizhan" and loves her. Bizhan parents were divorced when he was a child and he lives with his father, and his brother
"Vahid" lives with his mother. Years pass and now Nilufar and Bizhan are going to marry, but one night left to their marriage, his aunt tells him that she has found his mother's address. He went to North with his aunt to take his mother to Tehran for his wedding party; but few hours to the party Nilufar heard that Bizhan is dead in a car accident and they gave her a burned body...
more
شخصيت اصلي داستان دختري است به نام "نيلوفر" كه در سال آخر رشته پزشكي مشغول تحصيل است. رئيس بيمارستاني كه نيلوفر در آن كار مي كند، پزشكي است جوان به نام "بيژن" كه سخت به نيلوفر علاقمند است. پدر و مادر بيژن در كودكي از هم جدا شده، مسئوليت نگه داري او را پدر بر عهده مي گيرد. از طرفي "وحيد" برادرش نيز به همراه مادر زندگي جداگانه اي را آغاز مي كند. سال ها مي گذرد و اينك نيلوفر و بيژن برآنند با هم ازدواج كنند، اما يك شب مانده به مراسم عروسي، عمه بيژن به او خبر مي دهد كه نشاني مادرش را يافته است. بيژن به شمال مي رود تا عمه نيز مادر و برادرش را براي شركت در جشن عروسي به تهران بياورد؛ ولي چند ساعت مانده به عروسي به نيلوفر خبر مي دهند كه بيژن در راه شمال بر اثر تصادف جان سپرده است وجسدي سئخته به او تحويل مي دهند...
more
