Dah rūz bā Dāʻash az darūn-i dawlat-i Islāmī: Persiska (Farsi) 1394

«ده روز با داعش» روايت تكان دهنده و جذابی است از سفر ده روزه ی نويسنده و روزنامه نگار معروف آلمانی یورگن تودنهوفر. او طی مكاتبات و مكالمات طولانی اسكايپی با اعضای آلمانی و خارجی داعش، موفق به گرفتن امان نامه ای كتبی از خليفه ی اسلامی می شود و از راه زمينی مرز تركيه، با مشقت بسيار به قلمرو داعش سفر می كند و از شهرهای «رقه» و «موصل» بازديد می كند. كتاب حاضر شايد يكی از زنده ترين و دست اول ترين روايت هايی است كه تا كنون در مورد داعش نوشته شده است. تودنهوفر، روزنامه نگار منصفی است كه منطقه و جهان اسلام را به خوبی می شناسد و افزون بر اين پيش تر در سفرهای متعدد خود توانسته روايت هايی دست اول از كانون های بحران و دست اندركاران آن در سراسر جهان ارائه دهد. اين كتاب با مقالات تحليلی در مورد نقش غرب و كشورهای عربی در شكل گيری داعش آغاز می شود و با زمينه های سفر نويسنده، پسرش و يك همراه ديگر ادامه می يابد. پس از آن متن شفاهی و كتبی چت‌ های اسكايپی آن ها با اعضای داعش به خصوص با اعضای خارجی آن ها عينا" می آيد. در فصل های بعد نويسنده با مادران و دوست دخترهای چند نفر از اعضای آلمانی داعش گفت و گو می كند و به بررسی زمينه ی گرايش آن ها به داعش می پردازد. سپس در طولانی ترين بخش كتاب، نويسنده گزارش دست اولی از ده روز اقامت خود در قلمرو داعش به دست می دهد كه هم جذاب است، هم تكان دهنده و هم وحشتناك. زبان گيرا و تازگی مشاهدات نويسنده و همراهانش جذابيت خاصی به كتاب داده است. نكته ی تكان دهنده ی كتاب آن جا آشكار می شود كه نويسنده چند بار از خشم داعشی ها و خطر حتمی مرگ به نحوی بسيار مدبرانه و گاهی كاملا" اتفاقی و شانسی، جان سالم به در می برد و پس از برگشت به آلمان و تحليل ويدئوهای داعش و صدای "جان جهادی” هنگام قصابی گروگان های اش، درمی يابد كه يكی از كسانی كه تمام اين مدت نقاب زده تحت عنوان محافظ سايه به سايه شان می آمده و راننده شان بوده، كسی نبوده جز همين جان جهادی، سلاخ معروف، كه آن ها يكبار كاملا" اتفاقی نيم رخ بدون نقاب او را در يك لحظه ديده اند و او بر آشفته شده و اگر آن امان نامه همراه مسافرها نمی بود چه بسا آن ها را هم به سياهه ی گردن زدگان خود می افزوده. آخر كتاب نيز حاوی نامه ای است به بغدادی و خانواده های داعشی و سياستمداران جهان. گفت و گوهای نويسنده با اعضای داعش، سر زدن به بيمارستان موصل، سركشی از زندان، گفت و گو با زندانيان، سركشی از دادگاه موصل و نيز بازگويی چگونگی اعدام مخالفان و ديدگاه های داعشی ها در اين مورد و نيز شرح مشاهدات وی از انتشارات و كتاب های چاپ شده ی داعش در قلمروشان و نيز محتوای نشريات و... از نكات خواندنی كتاب است. اين كتاب از زمان انتشار خود در اوايل سال جاری تا كنون در شمار پرفروش ترين كتاب های فهرست آثار پرفروش اشپيگل و كتاب فروشی های آلمانی است و هنوز هم فروش بالايی دارد و خوانده می شود. ولی نويسنده به خاطر رك گويی و برخی افشاگری ها، از طرف راست ها و جهان سرمايه داری از يك سو و از طرف اسلاميون از سوی ديگر، تا كنون مورد حمله و انتقاد شديد قرار گرفته است.