از مقدمه: نویسنده ی این کتاب قائل به دو منظر - زنانه و مردانه- می شود و بخت و نگاه انسان به زندگی را از این دو منظر تعریف می کند، بی آنکه به لز ...
از مقدمه: نویسنده ی این کتاب قائل به دو منظر - زنانه و مردانه- می شود و بخت و نگاه انسان به زندگی را از این دو منظر تعریف می کند، بی آنکه به لزوم اختصاص یکی از دو منظر به جنس مرد یا زن باور داشته باشد. در واقع نویسنده از هر قضاوت ارزشی و جنسیتی پرهیز کرده، می کوشد با آوردن مثال های بسیاری از تاریخ، قصه، افسانه و حماسه این تئوری را ثابت کند که دو سائقه مرگ و زندگی در یک کشمکش دم به دم بین کوشش و مقاومت، دو منظر می سازند که یکی از مختصات طبیعی مردانه برخوردار است بی آنکه مخصوص مردان باشد و دیگری مشخصات زنانه دارد، بی آنکه فقط از آن زنان باشد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.