خیش خم فارسی 1403

«خیش خم» کتابی نوشته ایتامار ویئیرا ژونیور، نویسنده برزیلی است. این اثر در دسته ادبیات داستانی تاریخی و رئالیسم جادویی قرار می گیرد. «خیش خم» داستان دو خواهر آفریقایی-برزیلی به نام های بیبیانا و بلونیسیا را روایت می کند که در کودکی تجربه ای آزار دهنده زندگی آن ها را تغییر داده است. «خیش خم» رمانی است که در سه بخش روایت می شود و هر قسمت داستان راوی متفاوتی دارد. این رمان درباره بیبیانا و بلونیسیا دو خواهر است که به عنوان کشاورز مستاجر با خانواده خود در ایالت باهیا واقع در برزیل زندگی می کنند. روایت آن ها از زمان کودکی آغاز و تا دوران جوانی ادامه پیدا می کند. بخش اول و دوم کتاب از نگاه خواهران، بیبیانا و بلونیسیا روایت می شود. داستان از جایی آغاز می شود که خواهران به شکل مخفیانه وارد اتاق مادربزرگشان می شوند و چاقویی را زیر تخت او که در چمدانی قفل شده است پیدا می کنند. هر کدام وسوسه می شوند که چاقوی مرموز را در دهان خود بگذارند. زبان یکی از آن ها بریده می شود و دیگر تا آخر عمر نمی تواند صحبت کند. همین موضوع باعث ارتباط عاطفی دو خواهر به یکدیگر می شود زیرا یکی باید صدای دیگری باشد. در دوران نوجوانی بیبیانا با پسر جوانی رابطه برقرار کرده و باردار می شود و سپس نیمه شب مخفیانه با مرد جوان از خانه فرار می کند. مرد جوان عقایدی انقلابی دارد و از رهبران سازمان دهنده اتحادیه محلی است. بیبیانا و مرد مورد علاقه اش قصد دارند با بی عدالتی های محل زندگیشان مبارزه کنند. آن ها پس از آن که نوزادشان به دنیا می آید به خانه برمی گردند و موتجه می شوند که بلونیسیا با مردی دائم الخمر و بداخلاق ازدواج کزده است. بخش سوم کتاب به باورها و فرهنگ مردم برزیل و اعتقادات شمنی آن ها در درمان بیماری ها با استفاده از احضار ارواح اختصاص دارد و از زاویه دید خواهران روایت نمی شود.