ماشین دوزخی فارسی 1403

Māshīn-i Dūzakhī

نویسنده: Jean Cocteau

امتیاز:

145 SEK

4 تا 6 هفته

شومیز

145 SEK

انتخاب تعداد

اشتراک‌گذاری

لیست علاقه‌مندی‌ها

Oedipus, obeying the oracle, solves the riddle of the Sphinx, kills his father, and marries his mother. The plague descends on Thebes, which has crowned an incest and a parricide. When a shepherd reveals the truth, the infernal machine of the gods explodes. Oedipus gouges out his eyes and his mother hangs herself. Inspired by the theater of Sophocles, Cocteau brings back to life the great Greek figures: Oedipus, Jocasta, Antigone, and Creon. He philosophizes like a virtuoso. No, man is not free. He is born blind and the gods rule his destiny. Even the hero, the one who stands out from the crowd, must submit. This great text says everything about man with infinite humor and poetry.

اودیپ: من کسی رو کشتم که نباید میکشتم. با کسی ازدواج کردم که نباید میکردم. من چیزی رو که نباید جاودانی کردم. روشن شد‌... (پردۀ چهارم، 127) با ماشین دوزخی‌، ژان کوکتو روایتی نو، و تأثیرگذار و پرتعلیق از اسطورۀ اودیپ را بازگو می‌کند. این نمایشنامه در قالبی نوآورانه و مدرن به کاوش در عمق هویت انسانی، و چالش‌های درونی شخصیت‌ها می‌پردازد. اودیپ، قهرمان تراژیک داستان، در مواجهه با سرنوشت وحشتناک خود، با سؤالات بنیادینی از هویت و حقیقت دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. یوکاستا، مادر و همسرش، نمایانگر تعارضات عشق و گناه است و کرئون، نقطۀ تلاقی فردیت و هنجارهای اجتماعی است. در این اثر، کوکتو ما را با استفاده از زبانی شاعرانه و نمادین، و گاه سوررئال، به تأمل دربارۀ تقدیر و تبعات اعمال انسانی دعوت می‌کند. ماشین دوزخی نه‌تنها یک نمایشنامۀ مدرن جذاب، بلکه سفری عمیق به دنیای احساسات و روابط انسانی است که همواره در جست‌وجوی معنا و حقیقت باقی می‌ماند.