Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 11 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
عنوان اصلی: Село Степанчиково и его обитатели
شابک: 9786004059466
ناشر: sālis
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 336
وزن: 403 g
ابعاد: 14 x 21 x 4 cm
جلد کتاب: جلد سخت

روستای استپانچیکووا و ساکنانش فارسی 1403

Rūstā-yi Istipānīchikuvā va Sākinānash

نویسنده: Fyodor Dostoevsky
امتیاز:
162 SEK
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: Село Степанчиково и его обитатели
شابک: 9786004059466
ناشر: sālis
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 336
وزن: 403 g
ابعاد: 14 x 21 x 4 cm
جلد کتاب: جلد سخت
Summoned to the country estate of his wealthy uncle Colonel Yegor Rostanev, the young student Sergey Aleksandrovich finds himself thrown into a startling bedlam. For as he soon sees, his meek and kind-hearted uncle is wholly dominated by a pretentious and despotic pseudo-intellectual named Opiskin, a charlatan who has ingratiated himself with Yegor's mother and now holds the entire household under his thumb. Watching the absurd theatrics of this domestic tyrant over forty-eight explosive hours, Sergey grows increasingly furious - until at last, he feels compelled to act. A compelling comic exploration of petty tyranny, "The Village of Stepanchikovo" reveals a delight in life's wild absurdities that rivals even Gogol's. It also offers a fascinating insight into the genesis of the characters and situations of many of Dostoyevsky's great later novels, including "The Idiot", "Devils" and "The Brothers Karamazov".
more
سال ۱۸۵۹ نویسنده‌ی دردهای عمیق انسان تصمیم می‌گیرد پس از ۱۰ سال سکوت، رمان جدیدش را بنویسد. او به برادرش نامه‌ای ارسال می‌کند و می‌گوید: «من به این رمان خیلی باور دارم.» داستایفسکی به سیاق همیشگی خود باز هم به سراغ قهرمانان مورد علاقه‌اش، رنج‌دیدگان و خوارشدگان، می‌رود و با توصیف و تشریح زندگی پرمحنت و واکاوی انگیزه‌های روانی این طیف روند تبدیل‌شدن انسان‌های آسیبب‌دیده و مظلوم به ظالمانی خودکامه و بی‌رحم را به تصویر می‌کشد. داستایفسکی مدت دو سال روی داستان روستای استپانچیکووا و ساکنانش کار کرد و سرانجام آن را سال ۱۸۵۹ در شماره‌های نوامبر و دسامبر نشریه‌ی یادداشت‌های وطنی به چاپ رساند. این داستان سال ۱۸۶۰ به‌عنوان یک کتاب به‌طور مستقل منتشر شد. شروع کار روی این داستان به زمان تبعید و اقامت داستایفسکی در سیبری بر می‌گردد. با‌این‌حال او این اثر را با وقفه‌ای طولانی به پایان رساند و طی این مدت روی داستان دیگری به نام خواب عمو جان نیز کار کرد. «مدت‌ها در پترزبورگ خانه‌نشین بودم.... باید جهان واقعی را می‌دیدم. اما می‌ترسیدم که جهان اندازه‌ی قلبِ من نباشد. من نگرانِ دست‌هایم بودم، نگران اشک‌هایم در خیابان‌های سردِ روسیه که روی گونه‌های بی‌گناهم جاری می‌شدند و این ترس‌ها تمامی ندارند.»
more